گنجور

 
فروغی بسطامی

دادیم به یک جلوهٔ رویت دل و دین را

تسلیم تو کردیم هم آن را و هم این را

من سیر نخواهم شدن از وصل تو آری

لب تشنه قناعت نکند ماء معین را

میدید اگر لعل تو را چشم سلیمان

می‌داد در اول نظر از دست نگین را

بر خاک رهی تا ننشینی همهٔ عمر

واقف نشوی حال من خاک نشین را

بر زخم دلم تازه فشاند نمکی عشق

وقتی که گشایی لب لعل نمکین را

گر چین سر زلف تو مشاطه گشاید

عطار به یک جو نخرد نافهٔ چین را

هر بوالهوسی تا نکند دعوی مهرت

ای کاش بر آری زکمر خنجر کین را

در دایرهٔ تاج‌وران راه ندارد

هر سر که به پای تو نسایید جبین را

چون باز شود پنجهٔ شاهین محبت

درهم شکند شه پر جبریل امین را

روزی که کند دوست قبولم به غلامی

آن روز کنم خواجگی روی زمین را

گر ساکن آن کوی شود جان فروغی

بیرون کند از سر هوس خلد برین را

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیر معزی

تا رای بود نصرت دین ناصر دین را

در نصرت او رای بود روح امین را

تا پادشه روی زمین باشد سنجر

بر هفت فلک فخر بود روی زمین را

شاهی که به ماهی به سپاهی بگشاید

[...]

بابافغانی

مستانه برون تاخته‌ای توسن کین را

بتخانهٔ چین ساخته‌ای خانهٔ زین را

گر صیدکنان ناوک مژگان بگشایی

چشم تو گرفتار کند آهوی چین را

روزی که نهم رخ بنشان کف پایت

[...]

نظیری نیشابوری

جز نام صنم نقش مکن لوح جبین را

تا چپ نکنی راست نخوانند نگین را

از شوق شهیدان حریم سر کویش

چون دانه در آغوش نگنجند زمین را

پیداست رهایی من از ضعف وجودم

[...]

صائب تبریزی

نه کفر شناسد دل حیران و نه دین را

از نقش چپ و راست خبر نیست نگین را

هر چند حجاب تو زبان بند هوسهاست

زنهار ز سر باز مکن چین جبین را

چشم تو به دل فرصت نظاره نبخشد

[...]

اسیر شهرستانی

گر صدق کلامت ندهد بال یقین را

پرواز تجرد که دهد روح امین را

از شرع تو هرکیش گدازد زخجالت

چون موم که بر شعله زند نقش نگین را

غیر ازدل پاک تو کسی دور نریزد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه