هر جا حدیث حسن تو تقریر میکنند
آیات رحمت است که تفسیر میکنند
یارب چه صورتی تو که در کارگاه چشم
مردم همی خیال تو تصویر میکنند
هر خواب فتنهخیز که بینند مردمان
آن را به چشم مست تو تعبیر میکنند
خون میچکد ز خامهٔ خونین دلان شوق
چون نامه فراق تو تحریر میکنند
دل بستهام به زلف تو زیرا که عاقلان
دیوانه را به حلقهٔ زنجیر میکنند
خرسندم از خرابی دل زان که عاقبت
ویرانسرای عشق تو تعمیر میکنند
در صیدگاه عشق همه زخم کاری است
اول ترحمی که به نخجیر میکنند
عشقم کشیده بر سر میدان لشکری
کز غمزه کار خنجر و شمشیر میکنند
ملکی که در تصرف شاهان نیامده
ترکان به یک مشاهده تسخیر میکنند
کاری که از کمند نیاید، سهی قدان
از حلقه حلقهٔ زلف گره گیر میکنند
شاهان همه اسیر بتان سیاه چشم
این آهوان نگر که چه با شیر میکنند
مژگان او به جان فروغی کجا رسد
کی لاشه را نشان چنین تیر میکنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خسروی که دست و دل کامگار تو
کار جهان به تیغ جهانگیر میکنند
شیران رایت تو هژبران رزم را
در مرغزار معرکه به نخجیر میکنند
آیات فتح را به زبان و سنان و تیغ
[...]
دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟
پنهان خورید باده که تَعزیر میکنند
ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق میبَرند
عیبِ جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
[...]
آنان که وصف تو تقریر میکنند
خواب ندیده را تعبیر میکنند
از صدق اهل بتکده هم اعتماد رفت
از بس که اهل صومعه تزویر میکنند
مردان کار راهنشین عباد شد
[...]
آنان که بیمطالعه تقدیر میکنند
خواب ندیده است که تعبیر میکنند
عمری بود که کافر راه محبتیم
ما را دگر برای چه تکفیر میکنند
بازیگران که با دم شیرند آشنا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.