تا اختیار کردم سر منزل رضا را
مملوک خویش دیدم فرماندهٔ قضا را
تا ترک جان نگفتم آسودهدل نخفتم
تا سیر خود نکردم، نشناختم خدا را
چون رو به دوست کردی، سر کن به جور دشمن
چون نام عشق بردی، آماده شو، بلا را
دردا که کشت ما را شیرین لبی که میگفت
من دادهام به عیسی انفاس جانفزا را
یک نکته از دو لعلش گفتیم با سکندر
خضر از حیا بپوشید سرچشمهٔ بقا را
دوش ای صبا از آن گل در بوستان چه گفتی
کاتش به جان فکندی مرغان خوش نوا را
بخت ار مدد نماید از زلف سر بلندش
بندی به پا توان زد صبر گریز پا را
یا رب چه شاهدی تو کز غیرت محبت
بیگانه کردی از هم، یاران آشنا را
آیینه رو نگارا از بیبصر حذر کن
ترسم که تیره سازی دلهای با صفا را
گر سوزن جفایت خون مرا بریزد
نتوان ز دست دادن سر رشتهٔ وفا را
تا دیدهام فروغی روشن به نور حق شد
کمتر ز ذره دیدم خورشید با ضیا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احوالات عاشقانه و درد و رنجی که عاشق از محبت معشوق میکشد، میپردازد. شاعر ابتدا از انتخاب محل زندگی و سرنوشت خود صحبت میکند و از اینکه تا زمانی که عشق را تجربه نکرده، خدا را نشناخته، میگوید. او هشدار میدهد که وقتی به دوست رو میآوری، باید آماده مواجهه با سختیها باشی. در ادامه، شاعر به تلخیهای عشق و تأثیر کلمات معشوق اشاره میکند و از خطرات عشق میگوید. او به یاد عیسی و محبت الهی اشاره میکند و از پیامدهای عشق و مرگ در آن مینویسد. شاعر در نهایت از نور حق سخن میگوید و به زیباییهای تجربه عاشقانه اشاره میکند و بر اساس آن، تأثیرات مثبت و منفی عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: وقتی که به سوی رضایت حق قدم گذاشتم، متوجه شدم که فرمانده تقدیر و سرنوشت، در واقع بندۀ خودم است.
هوش مصنوعی: من تا زمانی که جان از تنم جدا نشده بود، با دل آسوده آرام نگرفتم و تا وقتی که به کمال روحی و معنوی نرسیدم، خدا را ن شناختم.
هوش مصنوعی: وقتی به سمت دوست میروی، باید با مشکلات دشمن هم کنار بیایی. چون وقتی درباره عشق صحبت میکنی، باید آماده ورود به سختیها و دشواریها باشی.
هوش مصنوعی: افسوس که ما را دلی دلسوز و شیرینزبان از پای درآورد، همان کسی که میگفت مانند عیسی، جان و زندگی به منافع دیگران بخشیدهام.
هوش مصنوعی: ما تنها به بیان یکی از زیباییهای او اشاره کردیم، و با وجود سکندر و خضر، به خاطر حیا و شرم، نباید چشمهی جاودانگی را آشکار کنیم.
هوش مصنوعی: دیشب باد بهاری چه سخنانی از آن گل در باغ شنید، که شعلهای از عشق را در دل پرندگان خوش آواز شعلهور کرد.
هوش مصنوعی: اگر تقدیر کمک کند، میتوان از زیباییهای او بهرهمند شد و به راحتی میتوان بر صبر و تحمل غلبه کرد.
هوش مصنوعی: ای خدای مهربان، تو چه نشانهای داری که به خاطر عشق و محبت، دوستان آشنا را از هم جدا کردی و به بیگانگان نزدیک کردی؟
هوش مصنوعی: ای دلبر زیبا، از نگاه نابینا دوری کن، چون میترسم که با نگاهی نادرست، دلهای پاک و صمیمی را مکدر و تاریک کنی.
هوش مصنوعی: اگر سوزن جفایت باعث بریختن خون من شود، نمیتوانم سر ارتباطم با وفا را از دست بدهم.
هوش مصنوعی: در تمام عمرم، کمتر نوری را دیدهام که به روشنایی خورشید نزدیک باشد، مگر آنکه نور حق را مشاهده کرده باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با آن که میرسانی، آن بادهٔ بقا را
بی تو نمیگوارد، این جام باده ما را
مطرب قدح رها کن، زین گونه نالهها کن
جانا یکی بها کن، آن جنس بیبها را
آن عشق سلسلت را، وان آفت دلت را
[...]
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را
باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را
سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
[...]
با آن که برشکستی چون زلف خویش ما را
گفتن ادب نباشد پیمانشکن نگارا
هستند پادشاهان پیش درت گدایان
بنگر چه قدر باشد درویش بینوا را
از چشم من نهانی ای آب زندگانی
[...]
دانی چه مصلحت را بل غاغ شد بخارا
تا این ستیزه گاران بی دل کنند مارا
زین قوم در خراسان الاّ بلا نخیزد
شکلی کنید و دفعی بنشستن بلا را
گفتم از آن جماعت یاری به چنگم آید
[...]
آن شه به سوی میدان خوش می رود سوارا
یا رب، نگاه داری آن شهسوار ما را
غارت نمود زلفش بنیاد زهد و تقوی
تاراج کرد لعلش اسباب پادشا را
جولان کند سمندش چون سم او ببوسم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.