جان نخواهد که شود ز آتش شوق تو خلاص
ماهی دلشده در بحر خیالت غواص
به هواداری تو شمع صفت از سر سوز
کردم ایثار تن خویش ز روی اخلاص
هم چو پروانه بر شمع جمال تو تمام
تا نسوزم نشوم ز آتش آن نشأه خلاص
کیمیای نظر آل نبی خاک مرا
زر خالص کند ار چند بود همچو رصاص
قدر این طایفه را تا نشناسد مؤمن
نشود در حرم حضرت حق خاص الخاص
قدر این قوم مقرب نشناسد عامی
بعد از این فیض مگو این سخنان جز به خواص
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بده آن راح روان بخش که در مجلس خاص
مایه ی روح فزائی بود از روی خواص
دوستان شمع شبستان و پریوش ساقی
ماه خوش نغمه نواساز و حریفان رقّاص
عقل را ره نبود بر در خلوتگه عشق
[...]
از حجب های تعین دل اگر یافت خلاص
در حرم عشق شود خاص الخاص
ذره وصلش بکف آور که جهان پرتو او است
جان که در بحر دل و دیده خود شد غواص
پیش خورشید جمالش که همه پرتو اوست
[...]
جان نخواهد که شود ز آتش شوق تو خلاص
ماهی دلشده در بحر خیالت غواص
به هواداری تو شمع صفت از سر سوز
کردم ایثار تن خویش ز روی اخلاص
هم چو پروانه بر شمع جمال تو تمام
[...]
غایب از خویش شو و حاضر ما باش مدام
تا که سازیم ترا منسلک سلک خواص
رو به هر کار که آری چه به غیبت چه حضور
اولا بایدت از حضرت ما آشر خاص
از خواص است هر آن بد که رود بر اشخاص
داد از دست خواص
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.