گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

ای تو ما را راحت جان الغیاث

دردها را جمله درمان الغیاث

ای سر و سرکرده هر سروری

نیست ما را بی تو سامان الغیاث

قائم آل پیامبر دستگیر!

بی توایم افتان و خیزان الغیاث

کار شرع از دست شد، بیرون خرام

تازه کن آئین ایمان الغیاث

عالمی گردید مالامال شر

از جفا و جور و طغیان الغیاث

خون ما خوردند این دجالیان

مهدی هادیِّ دوران الغیاث

فیض شد دل تنگِ صحرای فراق

مونس دل راحت جان الغیاث