خیز تا از در طاعات گشادی طلبیم
بر در دوست نشینیم و مرادی طلبیم
بهر راه حرم وصل بیا تا برویم
به گدائی به در تقوی و زادی طلبیم
اشک آلوده ما گرچه روانست ولی
به رسالت بر او پاک نهادی طلبیم
لذت داغ غمت بر دل او باد حرام
اگر از جور غم هجر تو دادی طلبیم
صبر بر حکم الهی چه کنیم ار نکنیم
از خدا در غم تو خاطر شادی طلبیم
از پی آن که مگر قابل وصل تو شدیم
از ره تقوی و پرهیز رشادی طلبیم
جرم ما شد سبب بستن این در ای فیض
خیز تا از در طاعات گشادی طلبیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیز تا از درِ میخانه گُشادی طلبیم
به رَهِ دوست نشینیم و مُرادی طلبیم
زادِ راهِ حَرمِ وصل نداریم مگر
به گدایی ز درِ میکده زادی طلبیم
اشکِ آلودهٔ ما گر چه روان است ولی
[...]
خیز تا از در طاعات گشادی طلبیم
بر در دوست نشینیم و مرادی طلبیم
بهر راه حرم وصل بیا تا برویم
به گدائی به در تقوی و زادی طلبیم
اشک آلوده ما گرچه روانست ولی
[...]
خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم
بر در دوست نشینیم و مرادی طلبیم
چاره این است که از عشق گشادی طلبیم
پیش او سجده گذاریم و مرادی طلبیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.