ای خدا شرمندهام از کثرت احسان تو
شرم بر شرمم فزاید چون کنم عصیان تو
گر ببخشائی گناهان مرا از فضل خود
آب گردم از خجالت بر در غفران تو
ور حساب من کنی ای وای من ای وای من
کی تن و جان من آرد طاقت نیران تو
گاه گویم شاید این ذره نیاید در حساب
چون کنم با ذره دارد کار در استان تو
هرچه هستم از توام بهر توام ای بینیاز
مظهر قهر توام یا مظهر غفران تو
هرچه دارم از تو دارم خود چه دارم هیچ هیچ
نسیتم من جز بدی مستغرق احسان تو
فیض را حد ثنایت نیست معذورش بدار
کیست او یا چیست او تا دم زند در شان تو
کی توان از عهدهٔ شکر تو بیرون آمدن
شکر نعمت نعمتی دیگر بود از خوان تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساس عمیق شرمندگی و عجز شاعر را نسبت به احسان و نعمتهای بیپایان خداوند بیان میکند. شاعر به خداوند عرض میکند که از کثرت احسانات او شرمنده است و نمیداند چگونه میتواند گناهانش را جبران کند. او به این واقعیت اشاره میکند که حتی اگر بخواهد از خود چیزی داشته باشد، همه چیز از خداوند است و خود را هیچ میبیند. شاعر همچنین تأکید میکند که شکرگزاری از نعمتهای خداوند نیز خود نیاز به نعمت دیگری دارد و در نهایت، از خداوند میخواهد که او را ببخشد و گناهانش را مورد عفو قرار دهد.
هوش مصنوعی: ای خدا، از این همه بخششها و لطفهایی که نثارم کردهای شرمندهام. این شرم و خجالت بر من افزون میشود و نمیدانم چگونه میتوانم در مقابل الطاف تو نافرمانی کنم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی گناهانم را ببخشی، از بزرگواری خودت شکرگزار میشوم و از خجالت در برابر رحمت تو آب میشوم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی احساسم را بسنجی، وای بر من! چگونه میتوانم بار سنگین عشق تو را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: گاهی فکر میکنم شاید این ذره کوچک اصلاً در محاسبات مهم نیست، اما وقتی به ذره فکر میکنم، میبینم که کارش در قلمرو توست.
هوش مصنوعی: هرچه که هستم و هر ویژگیای که دارم، به خاطر تو و برای توست. ای خداوندی که بینیاز هستی، من در عین حال نمایانگر خشم تو و یا نشانهای از بخشش تو هستم.
هوش مصنوعی: هر آنچه که دارم، از تو دارم و خودم هیچ ندارم. من هیچ چیز نیستم جز این که در احسان و خوبی تو غرق شدهام.
هوش مصنوعی: رحمت و برکات بیپایان تو هیچ حد و مرزی ندارند. پس او را محترم بشمار، زیرا که نمیتوان فهمید او چه کسی است یا چیست. تا زمانی که بر عظمت و شأن تو سخن بگوید، به او اعتبار بده.
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند به خوبی شکرگزاری از نعمتهای تو را انجام دهد، چرا که هر نعمتی که داشته باشیم خود نشاندهندهٔ رحمت و برکت توست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باد همچون عرضت ایمن از حوادث جان تو
دولت تو محکم و پاکیزه چون ایمان تو
چرخ در حکم تو و ایام دو پیمان تو
کوکب برتر فرود کنگره ایوان تو
دل نگیرد بوی ایمان تا نباشد آن تو
لب نیاید بوی جنت تا نیابد خوان تو
وقتها آنروز خوش گردد که بخرامی به درس
یک جهان در گیرد از یک لفظ در باران تو
لون دشمن همچو زر گردد به غزنین چون به بلخ
[...]
ای تماشاگه جان بر طرف لالهستان تو
مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
[...]
ای شهنشاهی که هر جا در جهان آزاده ایست
از میان جان و دل شد بنده احسان تو
بسکه با خلقان عالم همتت اکرام کرد
گشت تاریخ مکارم در جهان دوران تو
عرضه دارد کمترین بندگان ابن یمین
[...]
ای دلم چون پسته از شور نمک بریان تو
سوخت مغز استخوانم پسته خندان تو
من کجا پیدا شوم جاییکه همچون ذره اند
صد هزاران آفتاب از مهر سرگردان تو
عقل و هوش و دین و دل صرف تو کردم ایپسر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.