نخست آید بدل پیک شنیدن
کشد آنگه شنیدن سوی دیدن
بصیرت را چو دیدن حاصل آید
رسیدن را رسد وقت رسیدن
رسیدن چون شود حاصل روانرا
رسد هنگام واصل را ندیدن
چو از دیدار واصل بسته شد چشم
شود هم بسته از دیدن رسیدن
چو از دید رسیدن دیده بستی
نشستی در مقام آرمیدن
چو آرامید جان در بزم وصلش
میسر شد ز لعل می مکیدن
کشی چون می ز وصلش حاصل آید
روانرا لذت مستی چشیدن
شدی چون مست و آن لذهٔ چشیدی
رسد هنگام هستی را ندیدن
چو مستی را و هستی را ندیدی
ندیدن را شود وقت ندیدن
ندیدن هم ز تو چون دست برداشت
نه تو مانی و نه هم ره بریدن
ز سر تا پای گردی چشم حیرت
همه دیدن شوی بی دید دیدن
ترا آن نیستی در عین هستی
بود آرام در عین طپیدن
بمقصود از طلب چون در رسیدی
رسیدی در مزید و در مزیدن
مزید اندر مزید اندر مزید است
هنیئاً مزیدش را مزیدن
مگو این قصه را ای فیض هر جا
که هر فهمش به نتواند رسیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن اشاره به مراحل مختلف درک و رسیدن به حقیقت میکند. در ابتدا، شنیدن مقدم بر دیدن است و بصیرت از طریق دیدن به دست میآید. زمانی که فرد به یک مرحله از درک و رسیدن میرسد، ممکن است به نوعی درک عمیق دست یابد که ارتباطش را با واقعیت قطع کند. با نزدیکی به حقیقت و رسیدن به حالت آرامش، فرد از لذتهای حقیقی بهرهمند میشود و در حالت مستی از ارتباط با حقیقت، وجود خود را فراموش میکند. در نهایت، این سفر به درک و هویت از یک جایی به بعد تبدیل به امری عمیقتر و پیچیدهتر میشود و فرد را به تفکر درباره وجود و معرفت وا میدارد. این مسیر به گونهای است که درک کامل آن برای هر فردی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: ابتدا دلیلی برای شنیدن میآید و پس از آن، شنیدن ما را به سوی دیدن میکشاند.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان بصیرت و درک صحیحی پیدا کند، میتواند به هدف خود برسد و در زمان مناسب به مقصودش دست یابد.
هوش مصنوعی: وقتی به هدف و مقصود خود میرسی، وقت آن است که به حقیقت پیوند و وصل نزدیک شوی، اما نتوانی آن را ببینی.
هوش مصنوعی: زمانی که دیدار و وصال از چشمان دور شود، چشمان نیز از دیدن چیزهای دیگر ناتوان میگردند و تنها به یاد رسیدن خواهند بود.
هوش مصنوعی: وقتی که به کسی نزدیک میشوی و او را میبینی، چشمانت را میبندی و در جایی آرام میگیری.
هوش مصنوعی: وقتی که روح آرام گرفت و در لحظه وصال او سکونت یافت، امکان نوشیدن شراب از لعلش فراهم شد.
هوش مصنوعی: وقتی که از وصال محبوب بهرهمند شوی، روح تو از لذت مستی چشیدن پر میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که به حالت نشئگی رسیدی و آن لذت را چشیدی، دیگر زمان آن میرسد که از واقعیت وجود خود غافل شوی.
هوش مصنوعی: وقتی که به مستی و وجود خود توجه نکردی، حالا زمان آن رسیده که دیگر نتوانی چیزی را ببینی.
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو دوری کند و تو را نبیند، نه تو باقی میمانی و نه راهی برای دوری از تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: از سر تا پای تو، حیرت و شگفتی را میتوان در چشمانت دید، اما بدون اینکه خودت نگاه کنی.
هوش مصنوعی: تو در حالی که هستی، به گونهای هستی که در عین وجود آرامی، در درونت تپش و جنب و جوش وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی به هدف خود رسیدهای، باید به آنچه که به دست آوردهای رضایت بدهی و در عین حال همیشه تلاش کنی تا بیشتر و بهتر شوی.
هوش مصنوعی: در اینجا به معنای افزایش و گسترش آمده است. هرچه بیشتر به این روند ادامه دهیم، خوشحالتر خواهیم بود. این افزایش و توسعه، نعمت و لذتی است که میتوان از آن بهره برد.
هوش مصنوعی: این داستان را نگو ای فیض، زیرا در هر کجا، فهم آن برای هر کسی ممکن نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه بتواند مرو را چشم دیدن
نه اندیشه درو داند رسیدن
همه رنج من از بلغاریانست
که مادامم همی باید کشیدن
گنه بلغاریان را نیز هم نیست
بگویم گر تو بتوانی شنیدن
خدایا این بلا و فتنه از توست
[...]
چه میخواهند ازین محمل کشیدن
چه میجویند ازین منزل بریدن
نبود او عاشقش از روی دیدن
ولیکن عاشقش بود از شنیدن
کجا خواهی ز چنگ ما پریدن
کی داند دام قدرت را دریدن
چو پایت نیست تا از ما گریزی
بنه گردن رها کن سر کشیدن
دوان شو سوی شیرینی چو غوره
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.