گذر کن ای صبا در کوی جانان
ببر از من پیامی سوی جانان
دلم را تازه کن یعنی بیاور
نسیمی جانفزا از کوی جانان
سر شوریدهٔ دارم چو مجنون
دل آشفتهٔ چون موی جانان
پریشان خاطرم خواهم نسیمی
از آن زلفین عنبر بوی جانان
دلم گردید مالا مال عشقش
سرم پر شد زهای و هوی جانان
بهر سوئی بهر کوئی بهر دم
دوم از بهر جستجوی جانان
وزد بادی مگر بر من ز کویش
کشم آبی مگر از جوی جانان
نمردم از غم هجران وزین ننگ
بسی شرمندهام از روی جانان
سخن کوته کن و دم در کش ای فیض
گرانی بر نتابد خوی جانان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به چشم جان نگه کن روی جانان
که تا یابی حقیقت بوی جانان
صبا شاد آمدی از کوی جانان
چه داری راست گوی از بوی جانان
عبیر و عنبر ساراست گویی
نسیم طرّه گیسوی جانان
خوش آوردی که جانم تازه کردی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.