در حریم قدس جانرا نیست بار از ننگ تن
ننگ تن یا رب بیفکن از روان پاک من
بخیه تا کی بر تن بر حیف خود خواهیم زد
کی بود کز دوش جان افتاده باشد بار تن
نی غلط کردم که بی تن جان نمییابد کمال
چند روزی بهر جان باید کشیدن رنج تن
گر نبودی تن چسان جان علم و فصل اندوختی
گر نبودی تن چسان جان در جنان کردی وطن
آلتی جانرا بود ناچار در کسب و کمال
آلت کسب کمال جانست سر تا پای تن
مرکب جانست تن در راه صعب آخرت
در سفر ناچار باشد پاس مرکب داشتن
گرچه جان آسوده بود از جور تن پیش از سفر
لیک در وی بود پنهان عجب ولاف ما و من
خاکساری دید و عجز و محنت و رنج و شکیب
شد تمام و پخته و دانا و بینا ممتحن
باز در جای قدیم خویش می گیرد قرار
رسته از آزار تن خالص زلاف ما و من
میشود قربان جان ما تن ما عاقبت
فیض چندی صبر کن بر رنج تن ای جان من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی رابطهی میان جان و تن و چالشهای موجود در این ارتباط صحبت میکند. شاعر به ننگ و سختیهای جسمی اشاره کرده و از ضرورت وجود تن برای رشد و کمال جان سخن میگوید. او بر این باور است که بدون تن، جان نمیتواند به کمال و شناخت کامل دست یابد. همچنین، او به اهمیت صبر و تحمل در برابر رنجهای جسمی اشاره دارد و تأکید میکند که در نهایت، تن باید قربانی جان شود و پس از تحمل سختیها، جان به آرامش و قرب الهی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: در منطقهای مقدس و روحانی، بار گناه و ننگ بدن را نمیتوان تحمل کرد. ای خدا، این ننگ را از وجود پاک من دور کن.
هوش مصنوعی: تا کی باید بر بدن خود زخم و بخیه بزنیم؟ آیا کسی هست که بار سنگین زندگی را از دوش خود برداشته باشد؟
هوش مصنوعی: شاید اشتباه کردهام که بدون بدن نمیتوان به کمال رسید؛ چون برای دستیابی به روح کامل، باید مدتی را به تحمل درد و رنج بدن گذراند.
هوش مصنوعی: اگر وجود جسم نبود، چگونه میتوانستی علم و دانش را کسب کنی؟ و اگر بدن نمیبود، چگونه میتوانستی جانت را در دنیای بهشتی آرام و راحت شناخته و تجربه کنی؟
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت تلاش و کوشش در زندگی اشاره دارد. به این معنی که انسان باید در کسب مهارتها و کمالات تلاش کند، چون کمال روحی و شخصیت به تمام وجود او مرتبط است. به عبارتی، برای بهتر شدن و رشد شخصی، بسیار مهم است که به پرورش و یادگیری مستمر بپردازیم.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که جسم انسان مانند مرکبی است که روح را در سفر سختی به آخرت همراهی میکند. در این مسیر، انسان ناگزیر به مراقبت و نگهداری از این مرکب (تن) است، زیرا برای طی کردن این راه دشوار، نیاز به سلامت و نگهداری دارد.
هوش مصنوعی: هرچند که روح من قبل از سفر از درد و رنج جسم آسوده بود، اما در درون خود، شگفتی و حس خودخواهی من و تو به طور پنهان وجود داشت.
هوش مصنوعی: انسان در برابر سختیها و مشکلات زندگی به خضوع و ناتوانی و رنج و صبر میرسد و از این طریق به تجره و دانایی و درک عمیقتر دست پیدا میکند.
هوش مصنوعی: پرنده دوباره در مکان قدیمیاش آرام میگیرد، پس از آنکه از آزارهای جسمی رهایی یافته است و از خودخواهیها آزاد شده.
هوش مصنوعی: جان من، صبر کن که در نهایت، جان ما قربانی تن ما خواهد شد و مدتی دیگر از این رنجها خواهیم گذشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاه گیتی خسرو لشکرکش لشکرشکن
سایهٔ یزدان شه کشور ده کشورسِتان
ای دننده همچو دن کرده رخان از خون دن
خون دن خونت بخواهد ریخت گرد دن مدن
همچو نخچیران دنیدی، سوی دانش دن کنون
نیک دان باید همیت اکنون شدن ای نیک دن
راه زد بر تو جهان و برد فر و زیب تو
[...]
سوسن و سنبل نمود از زلف و عارض یار من
سنبلی بس با بلا و سوسنی بس با فتن
سوسن از سیم پلید و سنبل از مشک سیاه
در پلیدی صد ملاحت ، در سیاهی صدشکن
نوروزیب از روی و قد او همی خواهند دام
[...]
ای نهاده بر میان فرق جان خویشتن
جسم ما زنده به جان و جان تو زنده به تن
هر زمان روح تو لختی از بدن کمتر کند
گویی اندر روح تو مضمر همیگردد بدن
گر نیی کوکب، چرا پیدا نگردی جز به شب
[...]
ای سهی سرو روان از تو بهشت آئین چمن
روی تو ماهست و گرد ماه از انجم انجمن
مشک داری بر شقایق ورد داری بر عقیق
سرو داری بر گل و شمشاد داری بر سمن
از نسیم زلف تو همچون شمن گردد صنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.