چون یار ما تو باشی ز اغیار فارغیم
چون کار ما توئی ز همه کار فارغیم
از تو چه خرمیم غمی را مجال نیست
باشد چه غم غم تو ز غمخوار فارغیم
چون دوستدار ما توئی از دشمنان چه باک
چون هست لطف توز ستمکار فارغیم
چون مکرهای خیر تو هست از برای ما
از شر مکر حاسد و مکار فارغیم
در راه تو جهان کنیم امر اگر کنی
ورنه ز حرب و چالش و بیکار فارغیم
دلرا کباب خواهی جان نیز میدهیم
ور تو دهی شراب ز خمار فارغیم
باشی تو در نظر یکجا افکنیم چشم
در چشم ما چو هستی ز اغیار فارغیم
معنای تست هرچه درآید بچشم ما
زان روی ما ز صورت دیدار فارغیم
بسیار کردهایم گنه بر امید عفو
عفوت چه هست ز اندک و بسیار فارغیم
چون سیر گاه فیض بساتین حکمت است
از باغ و راغ و سبزه و گلزار فارغیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم
با چشم تو ز باده و خمار فارغیم
خانه گرو نهاده و در کوی تو مقیم
دکان خراب کرده و از کار فارغیم
رختی که داشتیم به یغما ببرد عشق
[...]
با روی او مگو که ز گلزار فارغیم
کز هستی دو کون به یکبار فارغیم
ای شیخ شهر! دور ز انکار ما برو
اقرار کن به ما که ز انکار فارغیم
با نور و ظلمت رخ و زلفش الی الابد
[...]
با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم
با چشم تو ز خانه خمار فارغیم
جامی بیار، ساقی و گردان کن از کرم
کز جور دور گنبد دوار فارغیم
ما را همین بسست که اندر طریق عشق
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.