بخوشی بگذریم از هر کام
بر سر خود نهیم اول گام
رای باش برای آن حق رای
کام باشد بکام آن خود کام
چونکه رستی ز خود رسی در خود
کام یابی چو بگذری از کام
نشوی هست تا نگردی نیست
نشوی مست تا تو بینی جام
در فکن خویش را در آتش عشق
تا نسوزی تمام خامی خام
بیخ غم را نمیکند جز عشق
ظلمت شام کی برد جز نام
بند عشقت گشاید از هر بند
دام عشقت رهاند از هر دام
عشق سازد ز سرّ کار آگه
عشق آرد ترا ز حق پیغام
مرغ معنی شکار کی شودت
تا نگردی تمام چشم چه دام
چون زنان تا برنک و بو گروی
ننهی در حریم مردان گام
بچشی جرعهٔ ز بادهٔ عشق
تا نگردی چو جام خون آشام
خویشتن را بحق سپار ای فیض
جز بحق دل نگیردت آرام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن به مفاهیم عشق و رهایی از خود اشاره شده است. شاعر تأکید میکند که برای رسیدن به آرامش و خوشبختی باید از خودگذشتگی کرد و در آتش عشق فرو رفت. عشق، بنابر گفتههای شاعر، میتواند انسان را از غم و تاریکی نجات دهد و باعث آزاد شدن از بندهای مختلف شود. همچنین، عشق میتواند آگاهی و پیام حق را برای انسان به ارمغان بیاورد. در نهایت، تاکید میشود که آرامش حقیقی تنها از طریق اتصال به حق و عشق به دست میآید.
هوش مصنوعی: با شادی از هر لذت عبور کنیم و اولین قدم را بر روی سر خود بگذاریم.
هوش مصنوعی: به تو رأی بدهند تا حق رأیات بینقص باشد و این رأی به نفع خودت باشد.
هوش مصنوعی: وقتی از خودت عبور کنی، به حقیقت خودت دست پیدا میکنی و در این مسیر به خوشبختی و آرامش میرسی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که وجود داشته باشی، نمیتوانی به عدم بیندیشی. اگر مغرور و حریص نباشی، نمیتوانی زیباییها و شادیها را ببینی.
هوش مصنوعی: خود را در آتش عشق غرق کن تا دیگر هیچ کجای وجودت نادانی و خامی باقی نماند.
هوش مصنوعی: فقط عشق است که میتواند ریشه غم را از بین ببرد. در تاریکی شب، تنها نام عشق است که میتواند نور بیاورد.
هوش مصنوعی: محبت تو قفل هر سختی را باز میکند و از چنگ هر مصیبت نجات میدهد.
هوش مصنوعی: عشق انسان را از اسرار زندگی باخبر میکند و از طریق عشق، پیامی از حقیقت به او میرسد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که تمام نگاهت به شکار و فهم عمیق نیست، به درک واقعی نمیرسی.
هوش مصنوعی: از زنان به نرمی و لطافتی برخورد کن و در دنیای مردان با احتیاط و با احترام حرکت کن.
هوش مصنوعی: نوشیدن یک جرعه از نوشیدنی عشق را امتحان کن، تا مانند جامی که خون را مینوشد، دچار شوق و جذبه شوی.
هوش مصنوعی: خودت را به حق بسپار، ای فیض، زیرا جز با حقیقت نمیتوانی آرامش پیدا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
دوش تا اول سپیده بام
می همی خورد می به رطل و به جام
با سماعی که از حلاوت بود
مرغ را پایدام ودل را دام
با بتانی که می ندانم گفت
[...]
رام روز است بخت و دولت رام
ای دلارام خیز و در ده جام
ز آن قنینه یکی قدح پر کن
همچو کبک دری یکی بخرام
کام ران و جهان به لهو گزار
[...]
از برای قبول خاصه و عام
به پا باشدت قعود و قیام
ای بملک تو زینت ایام
وی ز تیغ تو نصرة اسلام
بندهٔ حل و عقد تو فلک
سخرهٔ امر و نهی تو ایام
دل پاک تو مجمع دانش
[...]
جرم خورشید دوش چون گه شام
سر به مغرب فرو کشید تمام
از بر خیمهٔ سپهر بتافت
ماه رزین او چو ماه خیام
چون طناب شفق ز هم بگسست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.