گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

کسی کو چشم دل بیدار دارد

نظر پیوسته با دلدار دارد

بهر جا بنگرد چشم خدا بین

تماشای جمال یار دارد

تماشا در تماشا باشد آن را

که در دل دیده بیدار دارد

دل هشیار هر جا افکند چشم

روان چشم را بیدار دارد

تماشا باشدش پیوسته آنکو

سرمست و دل هشیار دارد

دلی کو میتواند عشق ورزید

نشاید خویش را بیکار دارد

درون شادست و خرم عاشقانرا

برونشان گرچه حال زار دارد

دلش با دوست تن با غیر عاشق

دل خرم تن بیمار دارد

چه پروا دارد از تاریکی زلف

که از شمع رخش انوار دارد

دو روزی فیض را مهلت ده ای عمر

دلش با عشقبازی کار دارد

 
 
 
سنایی

دلم با عشق آن بت کار دارد

که او با عاشقان پیکار دارد

به دست عشقبازی در فتادم

که او عاشق چو من بسیار دارد

دل من عاشق عشقست و شاید

[...]

مولانا

دلم امروز خوی یار دارد

هوای روی چون گلنار دارد

که طاووس آن طرف پر می‌فشاند

که بلبل آن طرف تکرار دارد

صدای نای آن جا نکته گوید

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه