گنجور

 
فیاض لاهیجی

نوروز شد و یار به من بست گرو

کز داغ کهن به دل نماند پرتو

گفتم که ندارم چه شود پس گفتا

خوش باش که روز از نو و روزی از نو

 
sunny dark_mode