بیا ای عیش مشرب، نالهای از ساز غم بشنو
شنیدی نغمة راحت نوای درد هم بشنو
زبان خامشی را مطرب بزم فنا کردم
نوای نیستی هر لحظه با گوش عدم بشنو
دمی انگشت بر لب زن سفال بزم مستان را
پس آنگه تا قیامت طعنههای جام جم بشنو
چسان حیرت نیفزاید که با من عشق میگوید
که با گوش حدوث این نغمه از ساز قِدم بشنو
تمام عمر بیپایان به گرد کعبه در طوفند
بیا در کوی عشق آواز پای بیقَدم بشنو
جو با زاهد نشینی پنبهای در گوش مستی نه
ز منع عاشقی هر چند پر گوید تو کم بشنو
دلآزادان چه محرومند از فیض گرفتاری
بیا این ناله گر خواهی ز مرغان حرم بشنو
اگر خواهی که گوش رغبت از هر نغمه بربندی
زشست نازنینان نالة تیر ستم بشنو
الا ای آنکه گوش نغمة درد آشنا داری
شنیدی نالهای از هر کس، از فیّاض هم بشنو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو ای زاهد برو افسانهٔ باغ ارم بشنو
ولی از وصف کوی او به بانگ شمه هم بشنو
به ناکامی بمیرد هر که راه عشق پیماید
عنان را نرم کن وین مژدگانی هر قدم بشنو
لب جام است در افسانه آن گه که می نوشی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.