اثر ندیده دل از حرف مهربانی تو
چو شمع تا به کی این گرمی زبانی تو
کسی چهگونه کند ضبط خود که دلها را
به آشکار برد غمزة نهانی تو
تو گرم عذرِ ستم گشتی و مرا به لب
شکایت آب شد از شرم همزبانی تو
هنوز طفلی و دانشوران عالم را
زبان نکته فرو بست نکتهدانی تو
به خط سبز نظر راندی آنقدر فیّاض
که گشت بر همه روشن سواد خوانی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.