چه خواهد شد دو روزی جور کمتر میتوان کردن
دو روزی با اسیران بلا سر میتوان کردن
سرت گردم به رسم امتحان لطفی زیان میکن
اگر بهتر شود یک داغ دیگر میتوان کردن
بگو قاصد از آن لب هر چه هم نشنیدهای با من
وگر آخر شود بازش مکرّر میتوان کردن
ز دینم کردهای بیگانه از یک لطف پنهانی
به لطف دیگرم یکباره کافر میتوان کردن
تغافل پیشه کن فیّاض اگر رام خودش خواهی
به یک رم هر دو عالم را مسخّر میتوان کردن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به حسن خلق دلها را مسخر می توان کردن
به این عنبر دو عالم را معطر می توان کردن
به خون خوردن اگر قانع شوی از نعمت الوان
چه خونها در دل این چرخ اخضر می توان کردن
تو از بیم حساب امروز خود را می کنی فردا
[...]
مصفا سینه را چون مهر انور می توان کردن
به همت مشت خاک خویش را زر می توان کردن
جفاهای تو را طغرای دفتر می توان کردن
ز بیداد تو با دل شکوه یی سر می توان کردن
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.