دل به یاد تو سرخوش است همان
شعلة شوق سرکش است همان
پر برآوردم از خدنگ جفا
مژه دستی به ترکش است همان
کرد آشفته، خاطرِ جمعی
طرّة او مشوّش است همان
توتیا گشت استخوان و مرا
چشم بر گَردِ ابرش است همان
گر شدم از تو دور روزی چند
کششت در کشاکش است همان
بجهد گر سپندی از آتش
باز گشتن به آتش است همان
ناخوشیها اگر چه دید بسی
دل فیّاض او خوش است همان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.