گنجور

 
فیاض لاهیجی

به گوش درد دلم گاه گاه می‌رسدش

پیام ناله و تقریر آه می‌رسدش

نکرده فرق ز می خون عاشقان طفلی است

فرشته گر ننویسد گناه، می‌رسدش

ترانه‌ریزی لعلش به باده جا دارد

کنایه سنجی عارض به ماه می‌رسدش

هر آنکه درد دلی خواند از رسالة عشق

به هر چه حکم کند بی‌گواه می‌رسدش

تغافلی که به فیّاض می‌کند نگهش

به سوی ما نکند گر نگاه می‌رسدش