الا یا ایّها السّاقی ادر کأساً و ناولها
که اقبال تو آسان کرد بر ما حلّ مشکلها
الا ای کعبة مقصود رخ بنما که تا عمری
درین وادی به امید تو پیمودیم منزلها
ره گم کرده چون یابم کزین جمّازه آرایان
به گوشم مختلف میآید آواز زلازلها
مگر تقدیر شد یارب که کشتیهای مشتاقان
ازین گردابها هرگز نبیند روی ساحلها
ره پست و بلندی دارد این وادی خبر دارم
سبک بندید ای جمّازهداران بار محملها
چنان افتاده بارو خر گرانباران دانش را
که تا روز جزا بیرون نمیآیند ازین گلها
به پای جسم نتوان رفت ره فیّاض امدادی
که بار از دوش برداریم و بربندیم بر دلها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با دعوت از ساقی برای پر کردن جام و نوشاندن آن به شاعر آغاز میشود. شاعر به توکل به خوشبختی و امید اشاره دارد و از کعبه به عنوان مقصد نهایی یاد میکند. او از گم شدن در این مسیر در ابهام و آشفتگی سخن میگوید و به مشکلات زندگی و تقدیر اشاره میکند. در ادامه به بار گران دانش و معضلاتی که بر دوش انسانهاست پرداخته و تأکید میکند که نمیتوان از طریق جسم به مدد و یاری رسید و باید بار سنگین را کنار گذاشت و بر دلها توجه کرد. شعر نشاندهندهی تلاش شاعری است که در جستجوی شادی و حقیقت است، در حالی که با چالشهای زندگی دست و پنجه نرم میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بگذار که لیوانی را بگردانی و به ما بدهی، زیرا تو با خوش شانسیات، مشکلات ما را آسان کردهای.
هوش مصنوعی: ای کعبهی مقصود، چهرهات را نشان بده، زیرا ما در این وادی، عمر خود را با امید دیدن تو در سفر بودیم و منزلهای زیادی را پشت سر گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی که به اشتباه رفتهام، چگونه میتوانم راه را بیابم، وقتی که از زیباییهای دنیا، صداهای مختلف و آشفتهای به گوشم میرسد که نشانههای مشکلات و آسیبها هستند.
هوش مصنوعی: آیا مقدر شده که کشتیهای علاقمندان هرگز نتوانند از این چالههای خطرناک به سواحل امن برسند؟
هوش مصنوعی: این جاده پر از فراز و نشیب است و من از آن باخبرم. ای افرادی که بارها را حمل میکنید، باید بارها را به آرامی ببندید.
هوش مصنوعی: دانش و اطلاعاتی که در دل انسانها وجود دارد، به قدری سنگین و ارزشمند است که تا روز قیامت هرگز نمیتواند از دنیا خارج شود و در این دنیا باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: به خاطر محدودیتهای جسمانی نمیتوان به منبعی که کمک و نیکی میآورد رسید. اما میتوانیم بار غم و مشکلات را از دوش خود برداریم و دلهایمان را با امید و محبت پر کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخِر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم
[...]
به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
خیال آن لب میگون چه خون افتاده در دلها
مخسب ای دیده چون نرگس به خوشخوابی و مخموری
که شبخیزان همه رفتند و بربستند محملها
دلا در دامن پیر مغان زن دست و همت خواه
[...]
بیا ای از خط سبزت هزاران داغ بر دلها
مرو کز اشک مشتاقان به خون آغشته منزلها
به تقصیر وفا عیبم مکن، کز آب چشم من
هنوز اندر رهت تخم وفا میروید از گلها
گر از گردون ملالی باشدت، بر عشق املا کن
[...]
تجلی الراح من کاس تصفی الروح فاقبلها
که می بخشد صفای می فروغ خلوت دلها
انلنی جرعة منها ارحنی ساعة عنی
که ماند از ظلمت هستی درون پرده مشکلها
به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی
[...]
رُموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها
که آن یاقوت محلولت نماید حل مشکلها
سوی دیر مغان بخرام تا بینی دوصد محفل
سراسر ز آفتاب می فروزان شمع محفلها
دل و می هردو روشن شد نمیدانم که تاب می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.