امشب از شعله آهم جگر غم میسوخت
بر من و زندگی من دل ماتم میسوخت
برق شوقی که ز خاکستر بلبل میجست
ذوق آرایش گل در دل شبنم میسوخت
مرهم از زخم دل خون جگر سوختگان
درد میچید و دل از غیرت مرهم میسوخت
دم عیسی شد و رسوایی اعجاز کشید
دود آن شمع که در خلوت مریم میسوخت
مست یکرنگی عشقیم فصیحی کامشب
در یک آتشکده نامحرم و محرم میسوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر حس عمیق غم و سوختگی را به تصویر میکشد. او از شعلههای آتش دل خود میگوید که به زندگیاش آسیب میزند. شوق و آرزوها نیز با درد و ماتم در آمیختهاند. شاعر اشاره میکند که زخم دل و مرهمها نیز در حال سوختناند و همه این احساسات در یک فضای عاشقانه و روحانی تجربه میشوند، همراه با اشاره به معجزات و رازها. در نهایت، شور و شوق یکرنگی عشق در یک آتشکده، نماد تمایز بین محرم و نامحرم را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: امشب به خاطر درد و غم عمیقی که دارم، قلبم و زندگیام در حال سوختن و نالم است.
هوش مصنوعی: شوق و ذوق بلبل که از خاکسترش بیرون میجوشید، زیبایی گل را در دل شبنم میسوزاند.
هوش مصنوعی: زخمی که بر دل ایجاد شده و جگر سوختگان را میآزارد، نیاز به مرهمی دارد. اما این مرهم خود در حس غیرت میسوزد و درد میکشد.
هوش مصنوعی: در لحظهای خاص، عیسی به وجود آمد و معجزهاش باعث شد که راز و رازی آشکار شود. همچنین، بخاری که از شمعی که در تنهایی مریم میسوخت برخاست، نشاندهنده نور و حقیقتی پنهان است.
هوش مصنوعی: ما در شوق عشق به حالت مستی هستیم و امشب در آتشکدهای که برای ما نامحرم و محرم است، درگیر آتش عشق میسوزیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.