تا چند درین غمکده بیکار نشینیم
بیکارتر از دیده بی یار نشینیم
ما شبنم دردیم ادب بین [که] درین باغ
بوسیم زمین گل و بر خار نشینیم
ما ناله چنگ ستمیم از سفر گوش
کو بخت که باز آمده در تار نشینیم
ما خار بیابان ادب باغ چه دانیم
آن به که همی بر سر دیوار نشینیم
آیینه رازیم نظر محرم ما نیست
رفتیم که در پرده زنگار نشینیم
سرویم و بر آزادی ما سایه گرانست
کو اره کزین نیز سبکبار نشینیم
در رسته غم دین و دل عاشق زاریم
در رهگذر ناز خریدار نشینیم
در بزم شهادت که هوس بار ندارد
رفتیم که بیزحمت اغیار نشینیم
بی هوشی ما از می عمرست فصیحی
کو مرگ که روزی دوسه هشیار نشینیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حسرت و غم ناشی از بیکسی و دوری از محبوب میپردازد. شاعر با تعبیراتی زیبا و عمیق، احساس ناامیدی و تنهایی خود را بیان میکند. او از درد و رنج ناشی از فراق صحبت میکند و نشان میدهد که حتی در زیباییهای زندگی، مانند باغ، نیز حس درد و جدایی را احساس میکند. در عین حال، شاعر به دنبال لحظاتی از آرامش و رهایی است، اما این آرزوها به نظر دور از دسترس میآیند. در کل، شعر تصویری از ناکامی و longing را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: تا کی باید در این خانه پر از غم بیکار و بیحرکت بمانیم؟ مانند چشمی که بییار است، در بیتحرکی فرورفتهایم.
هوش مصنوعی: ما مانند شبنم هستیم که در این باغ به زمین گل احترام میگذاریم و حتی بر خارها هم مینشینیم.
هوش مصنوعی: ما صدای غمانگیز چنگ را از سفر ناله میکنیم، میخواهیم بدانیم که آیا خوشاقبالی دوباره به ما روی آورده و میتوانیم در دنیای تاریک خود بنشینیم.
هوش مصنوعی: ما مثل خارهای بیابان، نمیدانیم که چقدر ارزشمند است ادبی که به ما تعلق دارد. بهتر است به جای اینکه در مکانی نامناسب و بیارزش بایستیم، بر روی دیواری باشیم که کمی اعتبار و معنا دارد.
هوش مصنوعی: ما در چهرهی خود رازهایی داریم که فقط کسانی که به آنها اجازه داده شده میتوانند آن را ببینند. ما به جایی میرویم که در پس پردهی غبار، آرامش داشته باشیم.
هوش مصنوعی: من درختی هستم که با آرامش و آزادی زندگی میکنم، اما سایهای سنگین بر این آزادیام وجود دارد که مانند باری است که از آن رهایی ندارم.
هوش مصنوعی: ما در میان غمهای دین و عشقی که داریم، به حالت دلزده و بیتاب هستیم و در مسیر ناز و زیبایی، به انتظار خریدار مینشینیم.
هوش مصنوعی: در جشن و مجلس شهادت که جایی برای تمایل و وابستگی ندارد، ما به آنجا رفتیم تا بدون زحمت و دردسر در کنار دیگران بنشینیم.
هوش مصنوعی: نابخود را از باده و گذران عمر میدانیم. پس باید مردی بیابیم که روزی دو یا سه بار به هوش بیاییم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.