بفزوده ست بر من خطر قیمت سیم
تا بنا گوش ترا دیده ام ای در یتیم
سیم را شاید اگر در دل و جان جای کنم
از پی آنکه بماند به بنا گوش تو سیم
از بناگوش تو سیم آمد و زر از رخ من
ای پسر زین سپس از دزد بود ما را بیم
زلف تو سیم تو از دزد نگه داند داشت
به خم و پیچ بر افکنده چو جیم از بر جیم
من چه سازم چکنم دزد مرا برده شمار
دزد رحمت نکند دزد که دیده ست رحیم ؟
زرگری باید کز مایه ما کار کند
مایه ما را و هر آن سود که باشد بدو نیم
من ثناگوی بزرگانم و مداح ملوک
خاصه مدحتگر آن راد عطابخش کریم
سر فراز عرب و فخر بزرگان عجم
خواجه بو احمد خورشید همه آل تمیم
آن نکو سیرت و نیکو سخن و نیکو روی
که گه جود جوادست و گه حلم حلیم
نام جدان و بزرگان ز گهر کرده بزرگ
حری آموخته از گوهر جدان قدیم
ابر بارنده شنیدم که جوادست جواد
ابر با دوکف آن خواجه لئیمست لئیم
هر که گوید به کف خواجه ما ماند ابر
مشنوآن لفظ که آن لفظ خطاییست عظیم
ای جوانمردی آزاده دلی نیکخویی
که ترا یار نیابند به هر هفت اقلیم
میر صاحب بتو و دیدن تو شاد ترست
که بدیدار سماعیل مثل ابراهیم
خنک آن میر که او را چو تو حریست وزیر
خنک آن صاحب کو را چو تویی هست ندیم
در وزیری نکنی جز همه حری تلقین
در ندیمی نکنی جز همه رادی تعلیم
لاجرم سوی تو آزاده جوان، بارخدای
ننگرد جز به بزرگی و به چشم تعظیم
هم کریمی کن کز بهر کرم یافته ای
بر بزرگان و کریمان و شریفان تقدیم
هنر و فضل ترا بر نتوانند شمرد
آن بزرگان که بدانند شمار تقویم
ادب صاحب پیش ادب تو هدرست
نامه صابی با نامه تو خوار و سئیم
با سخن گفتن تو هر سخنی با خللست
باستوده خرد تو خرد خلق سقیم
نام نیکو و جمال و شرف و علم و ادب
بادبیری بتو کردند دبیران تسلیم
به زمانی نکت و علم و ادب یاد کنی
وین ندیده ست درین عصر کس از هیچ فهیم
ای سرای تو نعیم دگر و زایر تو
سال و مه بیغم و دلشاد نشسته به نعیم
بس گلیم سیها کز نظرت گشت سپید
نظر تو سیهی پاک بشوید ز گلیم
در حریم تو امانست و ز غمها فرجست
شاد زی ای هنری حر پسندیده حریم
به همه کار امامی به همه فضل تمام
به همه باب ستوده به همه علم علیم
تاز کشمیر صنم خیزد و از تبت مشک
همچو کز مصر قصب خیزد و از طائف ادیم
تا بود عارض بت رویان چون سیم سپید
تا بود ساعد مه رویان چو ماهی شیم
کامران باش و می لعل خور و دشمن را
گو همی خور شب و روز آتش سوزان چو ظلیم
می ز دست صنمی خور که چو بوی خط او
ازگل تازه بر آید به سحر گاه نسیم
صنمی باز نخی تازه تر از برگ سمن
صنمی بادهنی تنگ تر از چشمه میم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات و افکار خود در مورد زیبایی و ارزشها میپردازد. او خطر گران بودن طلا و زیورآلات را بیان میکند و از محبت و زیبایی محبوبش سخن میگوید. شاعر با استفاده از تشبیهات و توصیفهای زیبا، از بزرگان و نیکان یاد میکند و در مورد مهربانی و جود آنها سخن میگوید. همچنین به اهمیت علم و ادب اشاره میکند و مقام بلند افراد با فضیلت را میستاید. در نهایت، شاعر با یک نگاه امیدوارانه و آرزوی کامیابی و خوشبختی، بر زیباییها و نکات مثبت زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: خطرات زیادی بر من افزوده شده است چون برای دیدن تو، تمام وجودم را در معرض خطر قرار دادهام، ای گنجینهی بینظیر.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم محبت و عشق را در دل و جانم جایی بدهم، به خاطر این است که امیدوارم آن عشق همیشه در گوش تو بماند.
هوش مصنوعی: از گوشهای تو زیبایی و ارزش به چشم میآید و از چهرهام طلا و نقره سرازیر است. پس از این به بعد، ما از دزدها در هراس خواهیم بود.
هوش مصنوعی: موهای تو مانند سیمی است که از دزد دور نگه داشته شده است، و در خم و پیچ آن بهگونهای است که مانند جیم، پیچ و تاب دارد.
هوش مصنوعی: من چه کار کنم وقتی که دزد مرا برده است؟ دزد به من رحم نمیکند، چون خودش رحم نمیبیند.
هوش مصنوعی: یک زرگر باید از مواد اولیه ما استفاده کند و از هر سودی که به دست آورد، نیم آن را به ما بدهد.
هوش مصنوعی: من ستایشگر بزرگانی هستم و مدحگوی افراد برجسته، به ویژه کسی که بخشش و مهربانیاش را ستایش میکنم.
هوش مصنوعی: این بیت به تمجید و ستایش از شخصیت برجستهای به نام خواجه بو احمد اشاره دارد. او به عنوان نماد عظمت و افتخار برای عربها و بزرگان عجم شناخته میشود و مانند خورشیدی میدرخشد که نمایانگر شکوه و بزرگی خاندان تمیم است.
هوش مصنوعی: او شخصی است با اخلاق خوب، گفتار نیک و چهره زیبا که گاهی بخشنده و دست و دل باز است و زمانی با صبر و بردباری رفتار میکند.
هوش مصنوعی: آدمی که از نسل بزرگ و نیکوکاران است، از ویژگیهای خوب و ارثی آنها بهرهمند شده و به همین دلیل در شخصیت و رفتار خود آثار آن بزرگان را نمایان میکند.
هوش مصنوعی: شنیدم که ابر باران میبارد و این مسأله به جواد مربوط میشود. اما این جواد، فردی ناپاک و زُبن است و با دستهایش به شیوهای زشت عمل میکند.
هوش مصنوعی: هر کس بگوید خواجه ما مانند ابر است، به او گوش ندهید. زیرا این صحبت اشتباهی بزرگ است.
هوش مصنوعی: ای جوانمردی با روح آزاد و دل نیکو، که در هیچ کجای دنیا، حتی در هر هفت اقلیم، مانند تو یاری پیدا نخواهد شد.
هوش مصنوعی: دیدن تو برای میرم فرحبخشتر از دیدن اسماعیل برای ابراهیم است.
هوش مصنوعی: خنک است آن کسی که مانند تو، وزیر باشد و خوشحالم از اینکه صاحب چنین وزیری چون تو هستم.
هوش مصنوعی: در مقام وزیر، فقط تربیت اهل دلی را انجام نده و در مقام دوستی، تنها به آموزش کسی که شایسته است، بپرداز.
هوش مصنوعی: بنابراین، به سوی تو ای جوان آزاد، بار خدا به هیچ چیز جز بزرگی و با چشمی پر از احترام نگاه نکند.
هوش مصنوعی: با مهربانی و بخشش خود، به خاطر لطفی که دریافت کردهای، به بزرگان، دستگیران و نیکوکاران هدیهای تقدیم کن.
هوش مصنوعی: توانایی و فضیلت تو را نمیتوانند اندازهگیری کنند، زیرا بزرگان و دانایان خود به خوبی میدانند که تعداد فضائل و هنرها مانند روزهای تقویم نیست که شمارش شود.
هوش مصنوعی: آدمهای با ادب در برابر ادب تو کمارزش و بیاهمیت هستند. نامه و پیام شخصی بیادب با پیام تو که با ادب منتقل شده، هیچ ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: با صحبت کردن تو، هر گفتگویی ناپسند است؛ زیرا خرد تو، عقل مردم را بیمار کرده است.
هوش مصنوعی: دبیران با مهارت و آگاهی خود، نام نیک، زیبایی، شرافت، علم و ادب تو را به ثبت رساندهاند و برای تو این ویژگیها را قدر دانستهاند.
هوش مصنوعی: اگر زمانی را یاد کنی که علم و ادبیات به اوج خود رسیده بود، میبینی که در این دوره هیچکس را نمیتوان یافت که به آن درجه از درک و فهم دست یافته باشد.
هوش مصنوعی: خانه تو پر از نعمت و خرم است و زائران تو همیشه در آرامش و خوشحالی به سر میبرند.
هوش مصنوعی: بسیاری از کثیفیها و لکههایی که به خاطر نگاه تو به وجود آمده، اکنون پاک شدهاند. نگاه تو آنقدر خالص و پاک است که میتواند تمام پلیدیها را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: در فضای تو، آرامش و رهایی از غمها وجود دارد. ای هنری که در حریم و فضای خاصی مورد تقدیر قرار گرفتهای، شاد زندگی کن.
هوش مصنوعی: امام در همه امور الگو و نمونه است، blessing و فضیلتهای او بینظیر است، او به عنوان بهترین در همه ابعاد شناخته میشود و در زمینه علم و دانش نیز از برترینهاست.
هوش مصنوعی: عطر معطر از کشمیر میآید و از تبت بوی مشک به مشام میرسد، همانطور که از مصر نیِ لطیفی به دست میآید و از طائف پارچهای نرم و زیبا.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهره زیبا مثل نقره درخشان است، دستهای کسانی که زیبا هستند مانند ماه درخشندگی دارد.
هوش مصنوعی: با خوشحالی زندگی کن و از لذتهای زندگی بهرهمند شو و به دشمنان بگو که همواره در آتش حسادت میسوزند.
هوش مصنوعی: از دستان یک یار خوشچهره مینوش که مانند عطر نوشتهاش وقتی از گل تازه به مشام میرسد، در صبحگاه نسیم، دلنواز و دلچسب است.
هوش مصنوعی: چیزی زیباتر از برگ درخت سمن نمیبینم و دوستی که بتواند با من صحبت کند، برایم ارزشمندتر از هر چیز دیگری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر بناگوش تو ای پاکتر از در یتیم
سنبل تازه همی بر دمد از صفحه سیم
زین سپس وقت سپیده دم هر روز بمن
بوی مشک آرد از آن سنبل نو رسته نسیم
عنبرین خطی وبیجاده لب و نرگس چشم
[...]
آفرین باد بر آن عارض پاکیزه چو سیم
و آن دو زلفینِ سیاه تو بدان شکل دو جیم
از سرا پایِ توام هیچ نیاید در چشم
اگر از خوبیِ تو گویم یک هفته مقیم
بینی آن قامتِ چون سرو خرامان در خواب
[...]
ای دل و هوش و خرد داده به شیطان رجیم
روی بر تافته از رحمت رحمان رحیم
دل چون بحر تو در معصیت و نرم چو موم
سنگ خاراست گه معذرت و تنگ چو میم
نتوانی که کنی بر سخن حق تو مقام
[...]
دی بدان رستهٔ صرافان من بر دَرِ تیم
پسری دیدم تابندهتر از در یتیم
زین سیه چشمی جادو صنمی طرفه چو ماه
بینظیری که نظیریش نه در هفت اقلیم
با دلم گفتم ای کاشکی این میر بتان
[...]
علم محترم دولت دین قیم
مستوی قامت باد از تو تا روز قیام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.