تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کسی
چشمهٔ حیوان کجا بیرهنمون بیند کسی
گو بگیرد بر سرم چون کاسهٔ مجنون شکن
گر به دستم بیتو جام لالهگون بیند کسی
در گمان افتد که آیا کوهکن چون زنده شد
گر چنین آشفتهام در بیستون بیند کسی
کی توانم دیدن آن آیینه در دست رقیب
دیدهٔ خود را به دست غیر چون بیند کسی
دور از آن گل رفتم از پای درخت ارغوان
چند خود را در میان خاک و خون بیند کسی
دور نبود از جفاهای تو و طعن رقیب
گر فغانی را به زنجیر جنون بیند کسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.