سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلال
طوفان آتشست عیان در قبای آل
سر می کشد نهال قدت از دم مسیح
در بوستان کیست بدین نازکی نهال
خوش آهویست چشم شکار افگنت ولی
هرگز شکار کس نشد آن نازنین غزال
دُر در صدف اگر ز لطافت کند سخن
یابد ز لعل و گوهر لطف تو گوشمال
می سوزم از نظاره ی آن روی آتشین
از بس که سحر کرده بر آتش ز خط و خال
یاقوت لعل سای تو از عشوه در سخن
برگ گلبست جلوه کنان در قبای آل
بیند ز نور شمع تجلی شهید عشق
عکس مه جمال تو در دیده ی خیال
روی جهان فروز تو در جلوه ساخته ست
ذرات را بنور خود آیینه ی جمال
آشفته بلبلیست فغانی درین چمن
محروم مانده از حرم گلشن وصال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاها هزار سال بعزّ اندرون بزی
وانگه هزار سال بملک اندون ببال
ای اختیار ایزد دادار ذوالجلال
تاج از تو با شرف شد و تخت از تو با جمال
مسعود شهریاری کز فر عدل تو
بر ملک روزگار چو نام تو شد به فال
کرده نهال جاه تو را دست مملکت
[...]
هست از سفال جامه سیکی برآمده
اندر سفال جامه سیکی بود حلال
نی نی نه نه نه نی نه نی نی به هیچ وقت
لا لا لا لا لل لا لا لا لا به هیچ حال
توحید لایزال نیاید چو در مقال
روشن کنم ضمیر به توحید ذوالجلال
ترجیع کن که آمد یک جام مال مال
جان نعره میزند که بیا چاشنی حلال
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.