در طاعت و عشرت بقرارست دل ما
هر جا که رود همره یارست دل ما
ما آینه ی حسن تو آشفته نخواهیم
برخیزد اگر زانکه غبارست دل ما
روزی هدف تیر بلایی شود این دل
ویرانه مگردان که حصارست دل ما
هر پاره ی این قلب سیه جوهر فردیست
بگذار و مسوزان که بکارست دل ما
در جستن این طعمه همایان نگرانند
بربند که تعویذ شکارست دل ما
بر حرف دل ما منه انگشت ملامت
ای مدعی اندیش که خارست دل ما
دارد نظر همت بسیار عزیزان
هر چند که در دست تو خوارست دل ما
باد از شرف لذت دیدار تو محروم
گر در غم آغوش و کنارست دل ما
از غلغله ی سینه ی پرجوش فغانی
آسوده زگلبانگ هزارست دل ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس عشق و دلبستگی شاعر به معشوق است. شاعر بیان میکند که دلش در سرور و طاعت معشوق است و هر جا که برود، دلش همراه او خواهد بود. او نمیخواهد زیبایی معشوق در آینهای آشفته به تصویر کشیده شود و دلش را میخواهد از غبار و آلودگی به دور نگه دارد. شاعر همچنین تأکید میکند که هر جزئی از دلش ارزشمند است و نباید به سادگی سوزانده شود. در نهایت، او به تقاضای ملامت از سوی دیگران پاسخ میدهد و بیان میکند که دلش علیرغم فشارها و مشکلات، هنوز در جستجوی لذت و زیبایی عشق معشوق است و سرشار از احساسات عمیق و صادقانه است.
هوش مصنوعی: دل ما در خوشی و بندگی همواره آرام و قرار دارد، هر جا که برویم، همراه یار خود خواهد بود.
هوش مصنوعی: ما همچون آینهای هستیم که نمیخواهیم از وضعیت ناپایدار خود خارج شویم، زیرا دل ما پر از غبار و تیرگی است.
هوش مصنوعی: روزی تیر بلا به قلب آسیبدیدهام خواهد زد، پس این دل را خراب نکن چرا که این دل برای ما مانند یک حصار است.
هوش مصنوعی: هر تکه از این قلب تیره، نشانهای از یک فرد است. اجازه بده که بماند و نسوزان؛ چون به دل ما مربوط میشود.
هوش مصنوعی: در تلاش برای به دست آوردن این نعمتها، بالها نگران هستند. دل ما را به سمت جایی ببندید که این جستجو شبیه تلهای برای شکار است.
هوش مصنوعی: ای مدعی، بر روی حرف دل ما انگشت انتقاد نگذار، زیرا دل ما پر از خاری است که میتواند آزارش دهد.
هوش مصنوعی: دیدگاه و تلاش بسیاری از عزیزان به تو معطوف است، هرچند که قلب ما ارزشی در دستان تو ندارد.
هوش مصنوعی: اگر دل ما در غم دوری و جدایی از توست، حتی باد هم از لذت دیدار تو بینصیب است.
هوش مصنوعی: از هیاهوی دل و شور و شوقی که در سینهام وجود دارد، از فریادهایی که برمیخیزد، آسودهام، چون صدای دل من هزار بار طنینانداز شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درمانده این جسم نزارست دل ما
در سنگ نهان همچو شرارست دل ما
هر چند بهای گهر از گرد یتیمی است
بی قیمت ازین مشت غبارست دل ما
چون غنچه محال است که از پوست برآید
[...]
آیینة هر لاله عذارست دل ما
خوش در بدر از جلوة یارست دل ما
یکرنگی صد رنگ مخالف چه بلایی است
هر جا صنمی، آینهدارست دل ما
دایم به امیدی که کمین کرده تو باشی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.