گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بابافغانی

دل ببیداد نهادیم عطای تو کجاست

ما خود از جور ننالیم وفای تو کجاست

ما به یک جلوه خرابیم و تو پروا نکنی

آخر ای نخل جوان نشو و نمای تو کجاست

می گذاری که کشد دامن پاک تو رقیب

آن همه سرکشی و جور و جفای تو کجاست

روزگاریست که دل بوی مرادی نشنید

نافه یی از گره بند قبای تو کجاست

شهر زامد شدنت گشت پریشان و هنوز

کس ندانست مه من که سرای تو کجاست

آه از آنروز که تنها ز چمن مست رسی

پرسی از سوخته ی خویش که جای تو کجاست

نیستی خضر فغانی مطلب آب حیات

شرم از همت خود دار فنای تو کجاست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode