جهان را دائما این رسم و این آیین نمیماند
اگر چندی چنین ماندست، بیش از این نمیماند
به چندین سال عمر، این نکته را هر سال سنجیدی
که آن اوضاع دی، در فصل فروردین نمیماند
همان گونه که آن اوضاع دیروزی نماند امروز
به فردا نیز این اوضاع امروزین نمیماند
ببین امروز مردم را، به خون یکدگر تشنه
که دیری نگذرد، کاین عادت دیرین نمیماند
بباید روزگار صافی و صلح و صفا روزی
به جان دوستان آن روز، دیگر کین نمیماند
همانا خوی حیوانیست، این «آیین خودخواهی»
اگر انسان شوند این خلق، این آیین نمیماند
مگو یاسین بود، در گوش این خلق خر، آوازم
که گر آدم شوند، از اصل این یاسین نمیماند
تو در این خلق عامی، عارفی گر زانکه اینان را
تمیزی شد حنایت، نزد کس رنگین نمیماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تغییرپذیری و ناپایداری اوضاع و احوال زندگی انسانها اشاره دارد. شاعر میگوید که هیچ چیزی در جهان دائمی نیست و اوضاع کنونی نیز مانند گذشته، به زودی تغییر خواهد کرد. او به تناقضها و خشونتهای موجود در رفتار مردم میپردازد و میخواهد که روزی صلح و آرامش برقرار شود. در نهایت، شاعر به خوی حیوانی و خودخواهی انسانها اشاره میکند و تأکید میکند که این خصوصیات اگر تغییر نکند، باقی خواهد ماند. او همچنین بر این نکته تأکید میکند که آگاهی و انسانیت میتواند به تغییر این وضعیت کمک کند.
هوش مصنوعی: دنیا همیشه به همین شکل و روال باقی نمیماند. اگرچه مدتی است که چنین بوده، اما بیشتر از این ادامه نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: هر سال به این نکته توجه کردی که اوضاع و احوال گذشته در فصل بهار باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: همانطور که وضعیت دیروز ماندگار نیست، اوضاع امروز هم به فردا منتقل نخواهد شد.
هوش مصنوعی: امروز مردم را ببین که چقدر به یکدیگر حس انتقام و خشم دارند. به زودی این رفتار و عادتهای قدیمی از بین میرود و تغییر میکند.
هوش مصنوعی: در آینده، روزگاری آرام و دوستانه برای دوستان باید بیاید که در آن روز، هیچ کینه و دشمنی باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر انسانها به خودخواهی و حیوانیگری ادامه دهند، نشاندهندهی یک رفتار غیرانسانی است و اگر به انسانیت روی آورند، دیگر جایی برای این خودخواهی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: نگو که من هم یاسین هستم، برای این مردم بیخبر آوازم را بگو که اگر آدم شوند، از ذات و ماهیت یاسین چیزی باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: در این جمعیت معمولی، اگر تو عارف باشی، بدان که این افراد با تمیزی خاص خود، رنگ و لعاب نمیزنند و در نزد دیگران باقی نمیمانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پس از کشتن، نه بر سر قاتلم از کین نمیماند
چو میرد کس، طبیبش بر سر بالین نمیماند!
ز خسرو تلخ شد فرهاد را چون کام، دانستم
که شیرین کام خسرو نیز از شیرین نمیماند
به روی من که بودم باغبان، در بستی و غافل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.