دل و جانی است با من مشتاق
به تو نزدیک و تن اسیر فراق
روی زیبا ز من چرا پوشی؟
«این تحریمه علیالعشاق»؟
تو طبیبی و ما چنین بیمار
تو ملولی و ما چنین مشتاق
بر دلم ساحران غمزهٔ تو
«رامیات با سهم الاماق»
مست شوق توایم و بادهٔ وصل
نرسیده است هم چنان به مذاق
از محیط غم تو جان نبرند
غوطه خوران بحر استغراق
در بیابان عشق تو دل ما
«صار حیران مشرق الاشراق»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و وابستگی خود به محبوب سخن میگوید. دل و جانش مشتاق نزدیک شدن به او است، اما تنش به دلیل فاصله و جدايي رنج میبرد. او از محبوب میخواهد که زیباییاش را از او پنهان نکند و میگوید که اگر تو طبیب هستی، چرا حال ما را بد میکنی؟ شاعر به شدت تحت تأثیر محبت محبوب است و احساس میکند که فراموشی عشق او برایش غیرممکن است. او در دنیای عشق گم شده و حیران است و در نهایت به این اشاره دارد که در دریاچه عشق محبوب، غرق شده و نمیتواند از آن خارج شود.
هوش مصنوعی: دل و جانم مشتاق تو هستند و در نزدیکی تو به سر میبرند، اما جسمم در دوری از تو گرفتار است.
هوش مصنوعی: چرا زیباییات را از من پنهان میکنی؟ این کار بهگونهای است که عاشقان را ممنوع کردهاست.
هوش مصنوعی: تو پزشک و درمانگری، ولی ما بیمار تو هستیم. تو از ما دلگیر و ناراضی هستی، اما ما بسیار مشتاق و امیدوار به تو هستیم.
هوش مصنوعی: دل من تحت تأثیر نیروی جادویی نگاه تو قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: عشق و شوق تو ما را به حالت مستی کشانده، اما شراب وصالت هنوز به ما نرسیده و در کام ما نیست.
هوش مصنوعی: افرادی که در غم تو غوطه ورند نمیتوانند جان خود را نجات دهند؛ زیرا آنها مانند دریادلان در عمق دریا فرو رفتهاند و توان فرار ندارند.
هوش مصنوعی: دل ما در جستجوی عشق تو در بیابان حیرانی است که مانند نوری درخشان به سمت خودش جذب میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آینهٔ دل ز زنگ کفر و نفاق
نشود روشن از خلاف و شقاق
مار نون نکاح چو بزدت
ای به حری و رادمری طاق
هان و هان تا ز کس طلب نکنی
هیچ تریاق به ز طای طلاق
نیست شهری چو شهر اصفاهان
بحقیقت ز شهرهای عراق
که ببینی درو خساست و بخل
که نیابی درو دروغ و نفاق
خواجگانی بنام و ننگ درو
[...]
ای شده روشن از تو در آفاق
مشکلات و مکارم اخلاق
دی غریوان شدم به سوی وثاق
بر وصال اختیار کرده فراق
دلم اندر هزاهز هجران
روحم اندر کشاکش احراق
طرب از طبع من گسسته وطن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.