گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عراقی

پیش ازینم خوشترک می‌داشتی

تا چه کردم؟ کز کفم بگذاشتی

باز بر خاکم چرا می‌افگنی؟

چون ز خاک افتاده را برداشتی

من هنوز از عشق جانی می‌کنم

تو مرا خود مرده‌ای انگاشتی

تا نیابم یک دم از محنت خلاص

صد بلا بر جان من بگماشتی

تا شبیخونی کنی بر جان من

صد علم از عاشقی افراشتی

من ندارم طاقت آزار تو

جنگ بگذار، آشتی کن، آشتی

هان! عراقی، خون گری کامید تو

آن چنان نامد که می‌پنداشتی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode