دل تو را دوستتر ز جان دارد
جان ز بهر تو در میان دارد
گر کند جان به تو نثار مرنج
چه کند؟ دسترس همان دارد
با غمت زان خوشم که جان مرا
غمت هر لحظه شادمان دارد
بر دلم بار هجر پیش منه
آخر این خسته نیز جان دارد
رخ ز مشتاق خود نهان چه کنی
آنچنان رخ کسی نهان دارد؟
بر رخ تو توان فشاندن جان
راستی را رخ تو آن دارد
با خیال لب تو دوش دلم
گفت: جان عزم آن جهان دارد
بوسهای ده مرا، که نوش لبت
لذت عیش جاودان دارد
از سر خشم گفت چشم تو: دور
نه کسی بوسه رایگان دارد
خوش برآشفت زلف تو که: خموش
زندگانی تو را زیان دارد
کز شکر خواب دیده معذور است
در درون جان ناتوان دارد
مرهمی، پیش از آنکه از تو دلم
پیش صدر جهان فغان دارد
عرش بابی، که مهر همت او
برتر از عرش آشیان دارد
رهنمایی، که پرتو نورش
روشن اطراف کن فکان دارد
زان سوی کاینات صحرایی است
او در آن لامکان مکان دارد
سبق امالکتاب میگیرد
لوح محفوظ خود روان دارد
شمهای از نسیم اخلاقش
روضهٔ گلشن جنان دارد
ذرهای از فروغ انوارش
آفتاب شررفشان دارد
بوی خلق محمد آن بوید
که در آن روضهای قران دارد
سرفراز آن کسی بود که چو چرخ
بر درش سر بر آستان دارد
خاک درگاه او کسی بوسد
کز فلک هفت نردبان دارد
پیش او مهر چون زمین بوسد
زیبد ار سر بر آسمان دارد
ریزه چینی است از سر خوانش
آسمان گرچه هفت خوان دارد
بسکه بر خوان او نواله ربود
در بغل زان دوتای نان دارد
چاشنی گیر او بود رضوان
قدسیان را چو میهمان دارد
گرد خاک درش نگردد دیو
زانکه جبریل آشیان دارد
بگریزد ز سایهاش شیطان
ز آنکه از نور سایبان دارد
نهراسد ز بیم گرگ عدو
رمهای کو چو تو شبان دارد
بر سر آمد ز جمله عالمیان
بسکه او علم بیکران دارد
بر سر آید پسر ز اهل زمان
چو پدر صاحبالزمان دارد
فتح گردد ز فضل او آن در
کز جهان روی سوی آن دارد
منعما، ذکر شکر تو پیوست
خاطرم بر سر زبان دارد
لیک اظهار، شرط عاشق نیست
مگر از شوق دل، تپان دارد
زنده کردی شکسته را به سه بیت
کز دم عیسوی نشان دارد
حرز جان ساختم سه بیت تو را
که ز صد فتنه در امان دارد
خسته چون خواند نظم تو، ز طرب
پی بر فرق فرقدان دارد
گر کند فخر بر جهان، رسدش
که مربی مهربان دارد
خواستم تا جواب گویم، عقل
گفت: که طاقت و توان دارد؟
عاجز آید ز دست مدح و ثنات
هر که پا در ره بیان دارد
در مدح تو چون زنم؟ که ز غم
خاطرم قفل بر دهان دارد
باد از انوار تو جهان روشن
تا جهان نور ز اختران دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عواطف عمیق عشق و ارادت به محبوب میپردازد. شاعر با زبانی زیبا و پر احساس، عشق و وابستگی خود به محبوب را بیان میکند. او البته از هجرت و دوری از معشوق نیز سخن میگوید و نگرانی از جدایی را در دل دارد.
شاعر اشاره میکند که جانش را به خاطر محبوب میدهد و با تمام وجود از غم و درد فراق او خوشحال است. او همچنین از زیبایی صورت محبوب سخن میگوید و لذت بوسههای او را وصف میکند. در نهایت، شاعر به قدرت و عظمت محبوب اشاره میکند و میگوید که او در حقیقت پناهگاهی است برای کسانی که به عشق او وابستهاند و از نور وجودش جهان روشنتر میشود.
این شعر نمادین نشاندهندهی عمق احساسات انسانی و عشق الهی است، که به قدرت و زیبایی عشق در زندگی انسانها تأکید دارد.
هوش مصنوعی: دل تو برای او عزیزتر از جان است و جانش را به خاطر تو در اختیار دارد.
هوش مصنوعی: اگر جانش را به تو تقدیم کند، نگران چه باشی؟ در دسترس او همین است.
هوش مصنوعی: غم تو برای من اینقدر شیرین است که هر لحظه با آن، جانم شاداب و خوشحال میشود.
هوش مصنوعی: دلم از دوری و جدایی بسیار آزار میبیند. اما در این حال و هوای خستگی، هنوز جان و زندگی در من باقی مانده است.
هوش مصنوعی: چطور میتوانی چهرهات را از کسی که دل به تو باخته پنهان کنی، در حالی که چهرهی کسی که واقعاً عاشق است هرگز پنهان نمیماند؟
هوش مصنوعی: بر چهره تو میتوان جان را نثار کرد، زیرا چهره تو چنین زیبایی دارد.
هوش مصنوعی: با تصور لب تو، دلم به آرامی گفت که جانم تصمیم دارد به سوی آن دنیای دیگر حرکت کند.
هوش مصنوعی: مرا بوسهای بده، زیرا بوسهای از لبان تو لذت زندگی ابدی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: چشم تو به خاطر خشم گفت که هیچکس نمیتواند به راحتی و بدون دلیل بوسه بگیرد.
هوش مصنوعی: زیبایی و شگفتی زلف تو آنچنان است که اگر خاموش بمانی، زندگیات به خطر میافتد.
هوش مصنوعی: چون خواب شیرینی دیده، ناتوانی او در درونش قابل بخشش است.
هوش مصنوعی: دارویی برای دلم بیاور، قبل از آنکه از درد و رنج خود برای کل دنیا فریاد بزنم.
هوش مصنوعی: عرش، نشانهای از بلندی و مقام است و در اینجا به نوعی از میان افراد عادی فراتر است. این جمله بیانگر این است که تلاش و ارادهی شخص، از تمام بلندیها و اوجها نیز بالاتر و والاتر است. در واقع، قدرت همت و ارادهاش آنقدر بزرگ است که از هر قلهای که تصور کنیم، بالاتر میرود.
هوش مصنوعی: راهنمایی که نورش اطراف را روشن میکند، واقعا وجود دارد و میتواند تاثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: در آن سوی عالم، بیابانی وجود دارد که در آنجا حتی در جایی که هیچ جایی نیست، مکانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: کتاب اصلی سرنوشت انسانها در لوح محفوظ نوشته شده است و آنچه در آن نوشته شده، به طور پیوسته در حال اجرا و جاری است.
هوش مصنوعی: نسیم خوش اخلاقی او، مانند بوی خوش گلستان بهشت است.
هوش مصنوعی: مقداری از نور و روشنایی او مانند تابش خیرهکننده آفتاب است.
هوش مصنوعی: بوی شخصیت و فضایل پیامبر محمد (ص) آن چنان دلانگیز است که مانند عطر خوشی میماند که در بهشت و در باغی که قرآن در آن وجود دارد، احساس میشود.
هوش مصنوعی: شخصی مورد احترام و بزرگوار است که مانند چرخ که در دروازه میچرخد و بر آستان در قرار دارد، همیشه در مقام تواضع و احترام میایستد.
هوش مصنوعی: کسی که به مقام و عظمت خداوند پی ببرد و خود را در برابر او humble کند، ارزش و نزدیکی به او را درک خواهد کرد، حتی اگر مقام و ثروت زیادی داشته باشد.
هوش مصنوعی: در برابر او باید مانند زمین تواضع کنیم، حتی اگر سرمان به آسمان برسد.
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن زیبایی و روشنی آسمان اشاره دارد و بیان میکند که با وجود اینکه آسمان، ظاهراً دارای مراحل و جلوههای متعدد و پیچیدهای است، ولی در نهایت، زیبایی و ظرافت آن به گونهای است که میتوان به سادگی و از نزدیک آن را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه شخصی به شدت از سفرهی او غذا برداشته، حالا در دستش دو تکه نان دارد.
هوش مصنوعی: چنانکه او به مانند یک چاشنی، بهشتیان را به خود جذب میکند، مانند یک میزبان که مهمانان را محترمانه پذیرایی میکند.
هوش مصنوعی: گرد و غبار به در و دیوار این مکان نمینشیند، زیرا جبرئیل در اینجا سکونت دارد.
هوش مصنوعی: شیطان از سایهاش فرار میکند زیرا او زیر نور سایبانی قرار دارد.
هوش مصنوعی: رمهای که چوپانی مثل تو دارد، از ترس گرگ دشمن نمیترسد.
هوش مصنوعی: از میان تمام موجودات، او به قدری دانش وسیع و نامحدود دارد که برتریاش مشهود است.
هوش مصنوعی: پسر از میان مردم به دنیا میآید، همانطور که پدرش که در زمان خود، صاحبزمانهای بزرگ و برجسته است، وجود دارد.
هوش مصنوعی: به لطف او، دربتی باز میشود که آن کس که به سوی آن مینگرد، تمام دنیا را رها کرده است.
هوش مصنوعی: ذکر و یاد تو همیشه در ذهن و زبانم جاری است و هر لحظه از تو سپاسگزاری میکنم.
هوش مصنوعی: اما ابراز احساسات، نشاندهندهی عشق واقعی نیست مگر اینکه از عمق دل و با شور و اشتیاق واقعی ناشی شده باشد.
هوش مصنوعی: شما با سه بیتی که به عیسی مسیح اشاره دارد، توانستید جان تازهای به دل شکسته من ببخشید.
هوش مصنوعی: من سه بیت برای تو سرودهام که نگهبان جانت باشد و تو را از هر نوع فتنهای در امان نگه دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی کسی به شعر و نظم تو گوش میدهد، از شادی و شوق به حدی میرسد که احساس خستگی میکند و این خوشحالی بر او چنان تسلط دارد که مانند ستارهای در آسمان میدرخشد.
هوش مصنوعی: اگر بر جهان فخر و تکبر کند، به او میرسد که مربی مهربانی دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه بخواهم پاسخ بدهم، عقل به من گفت: آیا تو قدرت و ظرفیت این کار را داری؟
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر بیان و گفتار باشد، نمیتواند به خوبی و به طور کامل در مدح و ستایش دیگران توفیق یابد، زیرا این کار به قدری دشوار است که از عهده او خارج میشود.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم در ستایشت سخن بگویم، در حالی که غم در قلبم قفل شده و اجازه صحبت کردن به من نمیدهد؟
هوش مصنوعی: باد از نور تو جهان را روشنی میبخشد و همه جا به خاطر ستارهها درخشان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طرفه حالا که بوستان دارد
عمر پیر و تن جوان دارد
پاسبان کرد باغ قمری را
که بسی گنج شایگان دارد
از خوی ابر گل صدف کردار
[...]
وصف او روح در زبان دارد
یاد او آب در دهان دارد
در همه سفره کاسمان دارد
اجری مملکت دو نان دارد
هر که جان دارد و روان دارد
واجب است آنکه درد جان دارد
مرد بیدرد زشت جان دارد
مرد بی درد کی امان دارد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.