وز انسو سه روز و دو شب جسم شاه
بد افتاده برخاک آوردگاه
دراین کار حق را چنین بود راز
که بر جسم شه خوانده آید نماز
نخستین خداوند بر وی درود
فرستاد و زان پس بیامد فرود
همه روح پاکان و پیغمبران
سروشان و فرخنده فر رهبران
بخواندند هر یک ز روی نیاز
بدان کشتگان پر از خون نماز
چو آمد سیم روز یزدان فرد
برانگیخت بر دفن شه، چند مرد
که بود اندر آن دشت بنگاهشان
نژاد اسد خواند آگاهشان
برفتند دل ها پراز ترس و باک
که پوشند آن کشته گان را به خاک
درآن کار سرگشته شد رایشان
که پیدا نبد کشته گان را نشان
در اندیشه آن مردم نیکنام
که مهتر کدام است و کهتر کدام
به ناگه بیامد در آن سرزمین
به نیروی حق سیدالساجدین (ع)
درآن کارشان رهنما گشت و یار
وزان پس نهان گشت آن شهریار
کنون سوی کوفه فرادار گوش
نگر کز چه شد سوی گردون خروش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.