عماد الدین محمد را بگوئید
ز من رمزی بآئین عتابی
که باشد هفته ئی یا بیش یا کم
که تصدیعت نمودم در خطابی
نیامد تا باکنون از جنابت
به نیک و بد بر چاکر جوابی
بلی آنرا که نان در حلق کیرد
نباید از تو جستن قطره آبی
مفرمای انتظارم بیشتر زین
کرم کن یا جوابی یا ثوابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عماد الدین محمد گلایه میکند که چرا جواب نامهاش را نداده است. او اشاره میکند که مدت زیادی گذشت و هنوز خبری از طرف او نیست. شاعر تأکید میکند که کسی که در زندگیاش نیاز به کمک دیگران دارد، نباید انتظار مدح یا پاداش داشته باشد، و از عماد الدین میخواهد یا پاسخی به او بدهد یا اینکه با کرم و نیکوئی عمل کند.
هوش مصنوعی: به عمادالدین محمد بگویید که از طرف من پیامی با لحن تندی دارد.
هوش مصنوعی: آیا هفتهای یا بیشتر و یا کمتر از آن وجود دارد که من در آن به تو پیام یا احوالی نرساندهام؟
هوش مصنوعی: تا کنون از طرف تو، چه در مورد خوب و چه در مورد بد، پاسخی به خدمتگزار خود نرسیده است.
هوش مصنوعی: بله، کسی که نان را در دل خود در میآورد، نباید از او انتظار داشته باشی که حتی یک قطره آب را به تو بدهد.
هوش مصنوعی: لطفاً انتظار مرا بیشتر از این prolong نکن. یا یک پاسخ بده یا بابت انتظارم پاداشی را به من عطا کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنان بودهست و صفش چون سرابی
که نه امید ماند زو نه آبی
الهی دل بلا بی دل بلا بی
گنه چشمان کره دل مبتلا بی
اگر چشمان نکردی دیده بانی
چه داند دل که خوبان در کجابی
سرخس از جور بیآبی و آبی
دریغا روی دارد در خرابی
ز بیآبی خلاصش دادی اما
خداوندا خلاصش ده ز آبی
فشاند از دیده باران سحابی
که طالع شد قمر در برج آبی
درآمد از در دل چون خرابی
ز می بر آتش جانم زد آبی
شرابم داد و گفتا نوش و خاموش
کزین خوشتر نخوردستی شرابی
چو جان نوشید جام جان فزایش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.