گنجور

 
ابن یمین

خداوندا بحق آن کرامت

که ما را در ازل کردی گرامی

بنزدیک ملایک نفس ما شد

بتعلیم اسامی از تو سامی

ز ما نادیده استحقاق احسان

لقد اعطیتها فوق المرامی

مرا کافتاد عقد صحت ذات

ز دستان فلک در بی نظامی

ز لطف خود بدین معنی نگه کن

و بدل حال سقمی بالسلامی

اذا ابدات بالاحسان تمم

فما الاحسان الا بالتمامی

بنام نیک نیزم هم بمیران

بود عمر مخلد نیکنامی

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
باباطاهر

اگر دل دلبری دلبر کدامی

وگر دلبر دلی دل را چه نامی

دل و دلبر بهم آمیته وینم

ندانم دل که و دلبر کدامی

وطواط

نگارینا ، به هر معنی تمامی

دل از وصل تو یابد شاد کامی

بقامت حسرت سرو بلندی

بطلعت غیرت ماه تمامی

ثغوزک مثل عقدالدر حسنا

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه