گنجور

 
ابن یمین

گفتند چو هست رزق مقسوم

زحمت چه کشی ز بهر جستن

گفتم که بلی ولی ازین پیش

گشتست حواله گه معین

روزی یکی بمصر و شامست

و آن دگری بروم و ارمن

از بنده مبین تو این تکاپوی

کین حکم خدای راند بر من

بی هیچ شکی نفاذ یابد

حکمی که کند خدای ذوالمن