گنجور

 
ابن یمین

ای عزیز ار نصیحتی کنمت

در بدو نیک آن تفکر کن

گر پسند آیدت ز من بشنو

ور نه نشنوده اش تصور کن

اولا صدر شو باستحقاق

پس بمجلس درون تصدر کن

ردف را از ردیف بازشناس

بعد از آن دعوی تشعر کن

با بزرگان ره تواضع گیر

با فرو مایگان تکبر کن

وسط کارها نگه میدار

نه زبونی و نه تهور کن

نی چو طاوس خود نما میباش

نه بویران وطن چو کنگر کن

یا نه با نیک و بد بساز و برو

شبه را هم طویله در کن

با مسیحا بمصلحت خر را

در طویله کش و هم آخور کن

دمبدم روزگار میگذرد

تو تماشای این تغیر کن

چون تباشیر صبحدم بدمد

عزم تبسی و میل و متقر کن

همچو ابن یمین بساقی گوی

دور بگذشت ساغری پر کن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode