شرح جوری که من از دور قمر میبینم
با که گویم که جهان زیر و زبر میبینم
هر کجا مینگرم ناله و غم میبینم
هر که را مینگرم دیدهٔ تر میبینم
هر کجا بدگهری بود کنون همچو نگین
متمکن شده در خانه زر میبینم
اسب تازی شده مجروح به زیر پالان
طوق زرّین همه در گردنِ خر میبینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حال خود باز بر آیین دگر می بینم
باز کار دل خود زیر و زبر می بینم
مبرید از پی من رنج که من روز به روز
روزگار دل شوریده بتر می بینم
آن پسر نازکنان می رود اندر ره من
[...]
ظلمت شام غم از نور سحر می بینم
روز خود را زشب خویش بتر می بینم
این چه غوغاست که در ملک بشر میبینم
عالمی را همه پرخوفوخطر میبینم
همه را کینهبهدل، فتنهبهسر میبینم
این چه شور است که در دور قمر میبینم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.