شکر انعام حاتم ثانی
مخلص الملک یونس طاهر
آنکه کس را خلاف نیست که هست
نسبتش طاهر و حسب ظاهر
بکدامین زبان توانم گفت
ای زبانها ز شکر تو قاصر
چون یساری ندارد ابن یمین
که شود بر جزای آن قادر
هست سودای آنش اندر سر
که برارد ز لجه خاطر
دانه ئی چند گوهر شهوار
هر یکی همچو کوکبی زاهر
بر جناب جلالت افشاند
کسر تقصیر را شده جابر
گر سر استماع آن داری
لطف کن سوی بنده شو ناظر
ای جهانی ز جود تو شاکر
بکرم اهل عالمت ذاکر
از صریر درت همی شنود
مرحبا گوش سائل و زائر
کلک تو درگه رضا و سخط
عالمی را مبشر و منذر
صیت احسان و ذکر انعامت
مثلی گشته در جهان سایر
وصف کردار و نعت گفتارت
هم بدیع آمدست و هم نادر
تا تو معمار خطه کرمی
شد خرابی غامرش عامر
در فنون هنر طبیعت تو
گشته مانند یک فنان ماهر
فتح باب کفت همی دارد
روضه مکرمات را ناضر
بر قضا و قدر بود رایت
در بد و نیک ناهی و آمر
صاحبا از جفای چرخ شدست
طبع من کند و خاطرم فاتر
لیکن از دهر داد بستانم
گر بود همتت مرا ناصر
تا در ایام نام اهل کرم
زنده ماند ز گفته شاعر
باد مداح تو چو ابن یمین
هرکجا شاعری بود فاخر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رامش افزای باد و نیک اختر
بر ملک اورمزد شهریور
نامور میر نصر ناصر دین
بوالمظفر که عزم اوست ظفر
رؤیت و خلق اوست جان و خرد
[...]
دی ز لشکر گه آمد آن دلبر
صد ره سبز باز کرد از بر
راست گفتی بر آمد اندر باغ
سوسنی از میان سیسنبر
گرد لشکر فرو فشاند همی
[...]
ای جهان را به راستی داور
ملک عدل ورز دین پرور
عالم افروز نام مسعودت
ملک را همچو تاج را گوهر
گنج پرداز دست معطی تو
[...]
طالع از طالعت عجایبتر
کس ندیدی عجایب دیگر
گه به چرخت برد چو قصد دعا
گه به خاک آردت چو عزم قدر
گه به دستت ببندد از دل پای
[...]
رایت شهریار دین گستر
سایه افگند بر جهان یکسر
مسرعات فلک رسانیدند
خبر فتح او بحر کشور
رونقی یافت ملت ایزد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.