جلال دولت و دین یونس ایجهان کرم
توئی که چون تو جوانمرد چرخ پیر ندید
فلک بگرد زمین با هزار دیده بگشت
بجز بدیده احوال ترا نظیر ندید
سپاه مکرمت و فضل را مناسب حال
بغیر ذات شریفت خرد امیر ندید
زرشک بحر کفت هیچ دیده ز ابر بهار
برون ز گریه و سوز دل و نفیر ندید
بقحط سال مروت امید ابن یمین
چو ذیل همت تو هیچ دستگیر ندند
بر استان تو چون عرض کرد حاجت خویش
مکارم تو ز انجاح آن گزیر ندید
هزار سال بمانی که در جهان کرم
بجز شمایل تو عقل دلپذیر ندید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و تمجید از شخصی به نام یونس ایجهان کرم پرداخته است. شاعر او را جوانمرد و بینظیر میداند و مینویسد که در طول زمان، هیچکس مانند او وجود نداشته است. شاعر به فضایل و مکرمتهای یونس اشاره میکند و از خوبیها و کرامتهای او به عنوان ویژگیهای منحصر به فردش یاد میکند. همچنین، او را بهترین و عقل دلپذیرترین فرد میداند و ابراز میکند که هرکس به او مراجعه کرده، امید خود را از او دریافت کرده است. به طور کلی، این شعر عمیقاً به قناعت و بزرگواری یونس و تأثیر مثبت او بر دیگران پرداخته است.
هوش مصنوعی: جلال و شکوه سلطنت و دین یونس، ای جهان! تو خود نشانهی بزرگواری و جوانمردی هستی که مانند تو در پسزمینهی زمان، فردی راستین و شجاع وجود ندارد.
هوش مصنوعی: آسمان با هزار چشم دور زمین میچرخد، اما جز با چشم تو، احوال هیچکس را شبیه تو ندید.
هوش مصنوعی: سپاه با کرامت و فضل را جز با وجود خرد و شرافت تو، امیر مناسب نمیدانست.
هوش مصنوعی: زرشک دریا را از هیچکس ندید؛ چون ابر بهار، بیرون آمده از گریه و درد دل و ندای جان.
هوش مصنوعی: در سالهای سخت و بیرحم، مانند قحطی، امید ابن یمین به مانند دنبالهای از اراده و همت تو، هیچ کمکی نکرد.
هوش مصنوعی: وقتی به تو عرض نیازمندیام را کردم، دیدم که برای برآورده کردن آن نیازی به تردید نداشتی.
هوش مصنوعی: اگر هزار سال هم زنده بمانی، در این دنیا هیچ چیز دلپذیری به جز زیبایی تو نخواهم دید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا بلایه، اگر کارت تو پنهان بود
کنون توانی، باری، خشوک پنهان کرد
به فال نیک و به روز مبارک شنبد
نبیذگیر و مده روزگار نیک به بد
به دین موسی امروز خوشترست نبیذ
بخور موافقتش را نبیذ نو شنبد
اگر توانی یکشنبد از صبوحی کن
[...]
جهان چو چشم نگاران خرگهی گردد
که از خمار شبانه نشاط خواب کنند
دو دسته کاغذ سعدی نواختم فرمود
به حسب خواجه مؤید شهاب دین احمد
اگر به مدح محمد همه سیه نکنم
هزار . . .یر خر اندر . . . س زن اسعد
و منه قیل للاسیر عان، و فی الحدیث: «انّما النساء عندکم عوان».
ملیک علی عرش السّماء مهیمن
و قال امیة بن ابی الصلت:
لعزّته تعنو الوجوه و تسجد.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.