مرا صورت از لغوه گر کج شود
چه نقصان رسد زان بمعنی راست
اگر چه فتد تیر در احتراق
و گر چند گیرد تن ماه کاست
همان سروری ماه را ثابتست
همان دانش تیر گردون بجاست
ز معنی ندارد کسی آگهی
که مانند آئینه صورت نماست
نه انسان همین شکل و این صورت است
که این صورت و شکل مردم گیاست
جز این نیست پیدا که انسان دلیست
که او هست باقی و باقی فناست
چو معنی آن یافت ابن یمین
اگر صورتش نیک و ور بد رواست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی ماهیت واقعی انسان میپردازد. شاعر بیان میکند که ظاهر و صورت انسان تنها یک نمای ظاهری است و مهمتر از آن باطن و دل انسان است. اگر چه صورت و شکل ممکن است تغییر کند یا نیک یا بد باشد، اما اهمیت اصلی به معنای درونی و روحی است که باقی و پایدار است. در نهایت، شاعر به درک عمیقتری از وجود انسان اشاره میکند که به دیدگاه ابن یمین اشاره دارد و میگوید که حقیقت انسان فقط در دلی است که در او باقی میماند، در حالی که ظاهر فناپذیر است.
هوش مصنوعی: اگر چهرهام به اندازهای منحرف شود، چه زیانی از این بابت به حقیقت و معنای راستین وارد میشود؟
هوش مصنوعی: اگر چه تیر آتش در بدن دیگری فرو رود و اگرچه بدن ماه نیز آسیب ببیند، باز هم زیبایی و درخشش او کاهش نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که همانطور که ماه در آسمان جایگاه ثابتی دارد و در هر شب در همان نقطه مشخص دیده میشود، همچنین دانش و علم در عالم نیز پایدار و معتبر است. به عبارت دیگر، برخی چیزها در طبیعت ثابت و همیشگی هستند، مانند جایگاه ماه و ارزش دانش.
هوش مصنوعی: کسی از حقیقت مطمئن نیست و آگاهی ندارد که نور و حقیقت مانند آینه، چهره را به زیبایی نشان میدهد.
هوش مصنوعی: انسان فقط به ظاهر و شکلش محدود نمیشود، بلکه آنچه که او را میسازد و مشخص میکند، ویژگیهای درونی و انسانیاش است.
هوش مصنوعی: تنها چیزی که مشخص است، این است که انسان تنها دل و روحی است که باقی میماند و هر چیز دیگر در نهایت محو میشود.
هوش مصنوعی: هنگامی که ابن یمین معنی واقعی آن را درک کرد، اگر ظاهرش زیبا باشد یا زشت، در هر حال قابل قبول است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به رنج اندر آری تنت را رواست
که خود رنج بردن به دانش سزاست
هنوز آلت عقد ناکرده راست
که از هر سویی غلغل و نعره خاست
بلی، بیگمان این جهان چون گیاست
جز این مردمان را گمانی خطاست
ازیرا که همچون گیا در جهان
رونده است همواره بیشی و کاست
اگر هرچه بفزاید و کم شود
[...]
نه جایی تهی گفتن از وی رواست
نه دیدار کردن توان کو کجاست
بهنام نکو گر بمیرم رواست
مرا نام باید که تن مرگ راست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.