منت ایزد را که بخت نوجوان پیرانه سر
رهنمایم گشت سوی شهریار بحر و بر
سرور و سردار شرق و غرب تاج ملک و دین
داور و دارای گیتی خسرو جمشید فر
آنک می بینند خلقان جهان او را کنون
آنچه زین پس دید خواهند از امام منتظر
و آنکه روز کین بهیبت گر بگردون بنگرد
اختر از گردون جهد بیرون چو از آتش شرر
دست چون بهر کار عالمی بر سر زند
آن زمان بینی بیکجا جمع کشته بحر و بر
نا پسند آید مرا تشبیه دست او به ابر
هیچکس گوید که ماند بحر اخضر با شمر
گاه بخشش قطره آبست فیض ابر و بس
دست او وقت سخا هم زر فشاند هم گهر
هر که چون انگشتری بر دست رادش بوسه داد
چون نگینش غرقه بینی در میان سیم و زر
مادر ارکان سترون گر شود اکنون رواست
چون محالست اینکه زاید مثل او دیگر پسر
آسمانش را زمین دانی که کی بیند نظیر
آنزمان کآرد بچشم احول او را در نظر
شاهباز فتنه چون زاغ کمان شد گوشه گیر
چون عقاب تیر عدلش بر جهان گسترد پر
شد جهان از بیم او از راهزن خالی چنانک
نرگس ایمن میرود با طشت زر بر فرق سر
هر چه فرماید برد فرمان قضا از بهر آنک
کفر باشد نقض آن داند قضا خود این قدر
حاسدش در مدت عمر از سحر تا وقت شام
با دلی پر تیر و آهی سرد چون شام و سحر
دشمنش را بخت بد تجرید فرمود آنچنانک
کش نه بینم جز لب و جز دیده هیچ از خشک و تر
گر غبار خاک پایش سرمه کردی آسمان
می نگشتی ناخنه از ماه او را در بصر
ور ز دیوانش نبودی ماه را بر رخ جواز
کی توانستی که بودی گاه و بیگه در سفر
آفتاب اجرای نور از رأی او گر یافتی
می نگشتی چون گدایان روز تا شب در بدر
جز جناب او حوالتگه نمی بیند خرد
اهل عالم را ز بهر کسب خیر و دفع شر
خسرو سیارگان از بندگان رأی اوست
بنده وار از بهر آن می بندد از جوزا کمر
گر بمهمانی گردون سر در آرد قدر او
آرد از ماه و خورش قرصی دو حالی ما حضر
گر فرستادی بگردون رأی او یکذره را
از خسوف و از کسوف ایمن شدندی ماه و خور
گر دلش خواهد بیکدم رنگ بزداید زدود
صیقل رأی منیر او ز مرآت قمر
آفتاب از تاب رایش در تب و لرز اوفتد
در چنین رنجی شبا روزی بود بیخواب و خور
خاطرم چون فکرت معنی و لفظ او کند
در ضمیرم نقش نبدد صورت شمع و شکر
گر کسی گوید که در ذاتش هنر اینست و آن
عیب آنکس باشد این او هست سر تا پا هنر
شهریارا کامکارا گر اجازت میدهی
عرضه دارم در جنابت یک حدیث مختصر
دور دور تست آمد گاه آن کابن یمین
نگذراند عمر خود زین بیش در بوک و مگر
یا ز دیوان کرم اطلاق کن روزی من
یا نشانم ده جز این گر هست دیوانی دگر
آسمان حکم ترا بادا مسخر چون زمین
تا زمین باشد بزیر و آسمان باشد زبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر نغز دربارهی ستایش و عظمت یک حکمران بزرگ و عادل است. شاعر از منظر توفیقاتی که از سوی خداوند نصیبش شده، به ستایش شهریاری میپردازد که هم نماد ملک و دین است و هم عدالت و حکمت را به ارمغان میآورد. او را به عنوان یک پیشوای عادل و نیکوکار توصیف میکند که در دورانی سخت میتواند مظهر امید باشد.
شاعر به ویژگیهای برجستهٔ او مانند قدرت و حکمت اشاره میکند و با تشبیهات بینظیر، توانمندی و جایگاه والای او را به تصویر میکشد. او همچنین به یاری و برکتهایی که از این حاکم به مردم میرسد، اشاره میکند و اعلام میدارد که بدون او، زمین و آسمان تحت فرمانش خواهد بود، و همگان به دنبال او خواهند بود.
در پایان، شاعر از ارادهٔ آن حاکم برای تقسیم نعمتها و خیرات سخن میگوید و از او میخواهد که او را به عنوان بندهای در درگاهش بپذیرد و تقدیر را به او بسپارد. به طور کلی، شعر ابراز شکرگزاری و امید به آیندهای روشن تحت رهبری این حاکم عادل و بزرگ است.
هوش مصنوعی: سپاس خدا را که شانس و اقبال من در جوانی، با وجود پیری، به من کمک کرد تا به سمت پادشاهی دریا و ساحل هدایت شوم.
هوش مصنوعی: این فرد، سرور و فرمانروای شرق و غرب است. او تاج و نشان حکومت و دیانت را بر سر دارد و مالک و حاکم جهان به شمار میرود، که خدای بزرگ جمشید به او تعلق دارد.
هوش مصنوعی: مردم جهان اکنون آنچه را که میبینند، مینگرند و در آینده نیز آنچه را که باید ببینند، به وسیله امام منتظر خواهند دید.
هوش مصنوعی: کسی که در روز انتقام با ترس به آسمان نگاه کند، خواهد دید که ستارهای از آسمان به بیرون میجهد مانند جرقهای که از آتش پرتاب میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که دست برای انجام کارهای بزرگ به حرکت درآید، در آن زمان میتوانی ببینی که همه چیز در یک جا جمع شده و زندگی و مرگ در کنار هم قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: مقایسه کردن دست او به ابر برایم خوشایند نیست، چرا که هیچکس نمیتواند بگوید او مانند دریاچهای به رنگ سبز است که با شمر (شخصیتی خاص) مقایسه شود.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات یک قطره آب میتواند نتیجهای بزرگتر از بارش ابر داشته باشد و به همین ترتیب، در زمان بخشش، او هم طلا میدهد و هم جواهر.
هوش مصنوعی: هر کس که انگشتری زیبا بر دست شخصی ببیند و آن را ببوسد، زیبایی و درخشش او را در میان ثروت و جواهرات دیگر خواهد دید.
هوش مصنوعی: اگر مادر که مولد و مهم است، حالا نتواند فرزندی بیاورد، این امر قابل قبول است؛ زیرا غیرممکن است که فردی دیگر مانند او به دنیا بیاید.
هوش مصنوعی: آسمان او را فقط کسی میبیند که مانند آن را تجربه نکرده باشد، چرا که چشمان ناتوان او نمیتوانند زیباییهای آن زمان را درک کنند.
هوش مصنوعی: پرندهای بلندپرواز و شگفت، به مانند زاغی در حال فتنه، به گوشهای رفته و همانند عقابی، تیر انصافش را در سراسر عالم میپراکند.
هوش مصنوعی: جهان از ترس او امن و خالی از دزدان شده است، مانند نرگس که با آرامش و اطمینان، تشت زر را بر سر دارد.
هوش مصنوعی: هر چه که قضا و تقدیر بگوید، باید اطاعت کرد؛ زیرا اگر کسی به کافر بودن خود ادامه دهد، این امر بر قضا و قدر تأثیر میگذارد و قضا خود به این نکته آگاه است.
هوش مصنوعی: حسود در طول زندگیاش از صبح تا شب، همیشه با دلی پر از حسرت و صدای آهی سرد مانند زمان صبح و شب زندگی میکند.
هوش مصنوعی: طوری سرنوشت بدی به دشمنش داد که هیچ چیز جز لب و چشم او را نمیبینم، نه چیزی خشک مانده و نه تر.
هوش مصنوعی: اگر غبار پای او را به چشم سرمه بکشی، آنگاه آسمان خود را در جلوه او نمیتوانی دید و هیچ نشانهای از ماه او در نگاهت نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر دیوانش نبود، هرگز نمیتوانستی صورت ماه را بر چهرهاش ببینی. چگونه میتوانستی در روز و شب در سفر باشی؟
هوش مصنوعی: اگر نور زندگی را از اراده او گرفتهای، پس چرا مانند گدایان، از صبح تا شب در پی آن میگردی؟
هوش مصنوعی: جز سرور او، هیچکس نمیتواند به عقل و درایت اهل دنیا اعتماد کند، زیرا همه انسانها در پی کسب نیکی و دوری از بدی هستند.
هوش مصنوعی: خسرو سیارگان به معنای پادشاهی است که کنترل و حکمرانی اش بر ستارهها و سیارات است. او از طریق علم و دانش خود، از بندگانش تصمیمگیری میکند و به همین دلیل، به شکل بندهای متواضع، برای آنکه به ستاره جوزا نزدیکتر شود، خود را آماده میکند و کمر به هم میبندد.
هوش مصنوعی: اگر کسی در مهمانی آسمان سر بلند کند، به اندازهی ارزش او، از ماه و خورشید لقمهای برمیدارد. حال آنکه ما در اینجا جا خوش کردهایم.
هوش مصنوعی: اگر نظری در آسمان تقدیر او میفرستادی، اندکی از تأثیر کسوف و خسوف در امان میماندند ماه و خورشید.
هوش مصنوعی: اگر دلش بخواهد، میتواند در یک لحظه رنگی تازه به خود بزند و روشنایی نظر دلپذیرش را از آینه ماه پاک کند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وضعیتی اشاره میکند که در آن کسی به شدت درگیر احساسات و رنجی عمیق است. او به قدری تحت تأثیر این وضعیت قرار دارد که حتی نور آفتاب و گرما و نشاط آن نتوانسته او را از رنج و بیخوابی رها کند. این توصیف نشاندهنده شدت رنج و اضطراب شخص است که باعث میشود شبها را بدون خواب و روزها را بدون آرامش سپری کند.
هوش مصنوعی: خیالم وقتی به اندیشهات میرسد، تصویر تو در خاطر من نقش میبندد و نه مانند شمع و شکر.
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید در ذات او هنری هست و عیبی وجود دارد، این فرد بهطور کامل صاحب هنر و نیکی است.
هوش مصنوعی: ای شهریار کامکار، اگر اجازه بدهی، میخواهم در حضور شما یک گفتهی کوتاه را ارائه دهم.
هوش مصنوعی: در دورانی که تو در آن هستی، گاهی به سراغ تو میآید و زندگیات را بر نخواهند گذرانید، مگر اینکه در کتاب زندگیات چیز جدیدی بیاموزی یا تجربهای کسب کنی.
هوش مصنوعی: ای کاش بهرهای از کرم و سخاوت تو نصیب من شود، یا اگر این کرم تو نیست، نشانم بده که آیا خیرخواه دیگری وجود دارد که برای من بگشاید.
هوش مصنوعی: آسمان باید فرمان تو را بپذیرد، همانطور که زمین تحت اختیار توست. زمین در زیر تو خواهد بود و آسمان در بالای تو قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
جامه ای کش ابره از مشکت وز آتش آستر
طرفه باشد مشک پیوسته بآتش ماه و سال
و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفه تر
چون تواند دل برون آمد ز بند حلقه هاش
[...]
بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح
گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر
هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا
[...]
اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر
نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر
اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟
خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته
[...]
ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر
دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست
باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست
[...]
مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ
لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ
قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ
فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.