منت خدایرا که بتوفیق کردگار
نامی که جست یافت جهانگیر نامدار
نوئین عهد خسرو خسرو نشان حسین
آنکس که روزگار بدو دارد افتخار
هر آرزو که داشت نهان در میان دل
بخت جوان نهاد بشادیش در کنار
از یمن بخت و طالع سعد و نفاذ حکم
هر کام دل که خواست بدان گشت کامکار
ای آفتاب عالم و ای سایه خدای
بشنو حکایتی ز من زار دلفکار
دی بامداد چون شه سیاره بر فراخت
رایات نور از بر این نیلگون حصار
بودم نشسته با غم دل در فراق یار
ناگه در آمد از درم آن یار غمگسار
رخ چون گل شکفته و خندان چو غنچه لب
و اندر دلم از آن گل بیخار خار خار
جستم ز جای خویش که بودم شبانه مست
تا بشکنم ز جام می لعل او خمار
لب را گزید و گفت که خاموش وقت نیست
حالی بیار مژده که از لطف کردگار
بندی ببست خسرو خسرو نشان حسین
همچون بنای معدلت خویش استوار
بندی که نوبهار بر آبش ز بیم موج
کشتی نوح را نبود قوت گذار
بندی کزو گشاده شود کار عالمی
زین بستگی نگر چه گشایش گرفت کار
بندی که پیش حمله طوفان سیلها
بیند زمانه چون که جودیش پایدار
هر ماهیی که یابد ازین آب پرورش
نشگفت اگر دهد چو صدف در شاهوار
هر شاخ شوره گر بنشانند بر لبش
آرد چو نیشکر همه شیرینئی ببار
ور سبزه دمن بدمد از زمین او
سر بر فلک کشد چو سهی سرو جویبار
خندان لب زمانه ازین بند دلگشای
خاصه گهی که گریه کند ابر نوبهار
درست سنگریزه در او ز آنک بر سرش
پیوسته ابر دامن در می کند نثار
میگفتم از سکندر و بندش حکایتی
با عقل کار دیده مرا گفت زینهار
با خسرو زمانه و این بند محکمش
خاطر سوی سکندر و آن بند او مدار
ای خسروی که ابر بهاری زرشک تست
با سینه پر آتش و با چشم اشکبار
آب حیا همی چکدش دایم از مسام
از بس که از سخای تو گشتست شرمسار
همچون زبان مار شکافد سر عدو
تیغت که هست پیکر او چون زبان مار
بگذشت توسن تو بمیدان آسمان
نعلی فکند و زو مه نو گشت آشکار
نعل سم سمند تو گر نیست ماه نو
گردون چراش بهر شرف کرد گوشوار
ای آفتاب عاطفت از بیم عدل تو
فتنه چو سایه خانه نشین شد بهر دیار
اکنون که دور گنبد گردون بکام تست
یا رب که باد تا ابد این دور برقرار
دور مدام خواه چو گردون و خوش برآی
با دلبران مهوش و خوبان گلعذار
بی جام خوشگوار زمانی بسر مبر
ای جام عیش اهل هنر از تو خوشگوار
یکبار نیز سایه بر ابن یمین فکن
تا همچو آفتاب شود شمع روزگار
ابن یمین چو مادح خاک جناب تست
دائم ز گنج گوهر موزونت با یسار
هر کس که لاف گوهر منظوم میزند
گوهر شناستر ز توئی نیست گو بیار
تا در جهان ز هفت و چهار آگهی بود
در گرد این چهار بود هفت را مدار
ذات تو باد منبع احسان و خود توئی
مقصود از آفرینش این هفت و این چهار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن از شعرای ایرانی است که به مدح و ستایش خسرو و پادشاهی او پرداخته است. شاعر ابتدا از لطف و قهرمانیت خداوند و بخت خوب خسرو سخن میگوید. او با توصیف لحظات خوش و دیدار یار خود، به شادی و خوشبختی حاصل از حکمرانی خسرو اشاره میکند.
شاعر همچنین از بلایای طبیعی و قدرت خدایان در پس آنها صحبت میکند و به نحوی پیوندی میان حکمت و قدرت حاکم و تحولات جهان برقرار میکند. او به زیبایی طبیعت و برکات خسرو به یاری خانه و دیار پرداخته و خواستار ادامه این دوران خوش است. در نهایت، او خسرو را به عنوان منبع خیر و نیکویی معرفی میکند و به ستایش او ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: سپاسگزار پروردگارم هستم که به لطف او، نامی جهانی و مشهور به من عطا شده است.
هوش مصنوعی: نوئین نشاندهندهای از مقام و عظمت حسین است، کسی که در روزگار خود مایهی افتخار است و به مانند خسرو در عهد خود از جایگاه ویژهای برخوردار است.
هوش مصنوعی: هر آرزویی که در دل جوان نهفته بود، بخت او آن را در کنار شادیاش قرار داد.
هوش مصنوعی: به دلیل خوش شانسی و سرنوشت خوب، هر خواستهای که در دل داشتم، به واقعیت پیوست و به موفقیت رسیدم.
هوش مصنوعی: ای خورشید روشنایی و ای سایه الهی، به داستانی از من که دل شکستهای دارم گوش فرا بده.
هوش مصنوعی: دیروز صبح، هنگامی که خورشید در آسمان میدرخشد، پرچمهای نور از بالای این دیوار آبی رنگ به اهتزاز درآمدند.
هوش مصنوعی: من در کنار اندوه دل به خاطر جدایی از یار نشسته بودم که ناگهان آن یار دلسوز وارد شد.
هوش مصنوعی: چهرهات مانند گل شکفته و لبهای تو خندان و نرم مثل غنچه است، اما در درون من از این زیبایی و لطافت، درد و زخمهای عمیقی وجود دارد.
هوش مصنوعی: در دل شب به خاطر عشق و شوقی که داشتم، از جای خود بلند شدم تا جامی از شراب سرخ او را بشکنم و مست شوم.
هوش مصنوعی: او لبش را گزید و گفت که اکنون وقت سکوت نیست؛ حالا خبری بیاور که از سوی خداوند لطفی رسیده است.
هوش مصنوعی: خسرو با نشان و نشانهای از حسین به خوبی و محکم و استوار خود را بسته است، مانند بنای استوار و محکم خود.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که بهاری که در آبهایش ترس از امواج وجود دارد، به اندازهای قوی نیست که کشتی نوح بتواند آن را رد کند. به طور کلی، این جمله به کوتاهی و ناتوانی اشاره دارد و میگوید که در چنین وضعیتی، شرایط مساعدی برای عبور و پیشرفت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: بندهایی که اگر یکی از آنها باز شود، مشکلات و گرفتاریهای بسیار در دنیا حل خواهد شد. به این وابستگی بغض نگاه کن که چقدر میتواند منجر به گشایش و بهبود اوضاع گردد.
هوش مصنوعی: در زمانی که پیش از وقوع طوفان و سیلابها، کسی با دست بخشش و generosity خود در حال مساعدت و کمک به دیگران است، زمانه میبیند که آن فرد چه نیکو و پایدار است.
هوش مصنوعی: هر ماهی که از این آب، رشد و نمو کند، شگفتانگیز نیست اگر مانند صدف، جواهری با ارزش به دنیا آورد.
هوش مصنوعی: اگر بر لب او هر نوع شوری بگذارند، مانند نیشکر، تمامی شیرینیها را به او خواهند داد.
هوش مصنوعی: اگر سبزه دمن در زمین رشد کند، مانند سرو بلند و مرتفع، سر خود را به آسمان خواهد رساند.
هوش مصنوعی: زمانه با لبخند خود نشان میدهد که این بند دل را باز میکند، و گاهی اوقات هم ابرهای بهاری اشک میریزند.
هوش مصنوعی: این بیت به ویژگیهای خاصی اشاره دارد. به عبارتی، گویی سنگریزهای در میان دشواریها و چالشها وجود دارد که به خاطر پوشش ابر، همواره تحت تاثیر قرار میگیرد و به نوعی در معرض لطف و نیکی قرار میگیرد. میتوان گفت که این وضعیت باعث میشود سنگریزه در شرایط خاصی قرار گیرد، که در آن زیبایی و شگفتیهایی پدید میآید.
هوش مصنوعی: داستانی از سکندر و بندش را برایم تعریف میکردند، اما او به من هشدار داد که به عقل خود مراجعه کنم و مراقب باشم.
هوش مصنوعی: در اینجا صحبت از شخصیتی به نام خسرو و قدرت او به میان آمده است. شاعر به روابط و قدرت این شخصیت اشاره میکند و در تضاد با سکندر، که نیز شخصیتی تاریخی و قوی است، قرار میگیرد. در واقع، این بند به ما میگوید که باید به جای یادآوری قدرتهای گذشته، به قواعد و محدودیتهای زمان حال توجه کنیم.
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که مانند ابرهای بهاری زیبایی میدرخشی، در حالی که دلت پر از آتش عشق است و چشمانت اشکبار.
هوش مصنوعی: آب حیا به طور مداوم از چشمانش میریزد، زیرا از میزان generosity و سخاوت تو شرمنده شده است.
هوش مصنوعی: تیغ تو بر دشمنان مانند زهر مار عمل میکند، زیرا بدن آنها از نظر آسیبپذیری شبیه زبان مار است.
هوش مصنوعی: اسب تو به میدان آسمان حرکت کرد و نعل خود را رها کرد و از آن نعل ماه نو نمایان شد.
هوش مصنوعی: اگر نعل سم سمند تو وجود ندارد، پس چرا ماه نو در آسمان به خاطر افتخار تو گوشوارهای از ستارهها میسازد؟
هوش مصنوعی: ای خورشید محبت تو، از ترس قاطعیت و عدالت تو، آشفتگی و جنگونزاع مانند سایهای در خانه آرام گرفته است و به دیاری دیگر نرفته است.
هوش مصنوعی: اکنون که آسمان به خواسته تو پاسخ میدهد، پروردگارا، امیدوارم که این وضعیت تا همیشه ادامه داشته باشد.
هوش مصنوعی: به طور مداوم در حال گردش باش، مانند آسمان، و با معشوقان زیبا و دلربا خوش بگذران.
هوش مصنوعی: بدون نوشیدن بادهی خوشگوار، لحظهای را نگذران. ای بادهی لذت، اهل هنر از تو لذت میبرند.
هوش مصنوعی: لطفاً یکبار دیگر بر سر ابن یمین سایهات را بیفکن تا او نیز مانند آفتاب، روشناییبخش روزگار شود.
هوش مصنوعی: ابن یمین، شاعر و مداح، همواره از عظمت و زیبایی تو سخن میگوید و مانند گنجی با ارزش، موسیقی و نوای دلنشین تو را ستایش میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که درباره ارزشهای خود به boast و خودستایی میپردازد، بدان که هیچکس در شناخت گوهر و ارزش خود بهتر از تو نیست. پس به خود اعتماد کن و به دیگران نشان بده.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در جهان از عددهای هفت و چهار باخبر باشی، در دایره این چهار چیز، هفت باید محور قرار گیرد.
هوش مصنوعی: تو سرچشمهی خوبیها هستی و خودت هدف اصلی خلقت این هفت و این چهار هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.