شهریارا ماه روزه بر تو میمون باد و هست
همچو عیدت روزها یکسر همایون باد و هست
تاج ملک و دین علی کز صبغه الله تا ابد
بخت روز افزونت را رخساره گلگون باد و هست
نو عروس ملک را همچون تو دامادی نخاست
جای آن داری بگویم بر تو مفتون باد و هست
خاک پایت کز شرف تاج سرشاهان بود
چون گل از خون دل اعدات معجون باد و هست
چون شنید از باغ ملکت بد کنش بوی بهی
چون انارش دل زغم پر قطره خون باد و هست
هر سعادت کان ازین پس بود و باشد تا ابد
از برای نظم کارت یکسر اکنون باد و هست
از فروغ گوهر شهوار تاج خسرویت
چشم حاسد چو نصدف پر در مکنون باد و هست
فتنه را دایم ز شربتخانه انصاف تو
پرورش از شیره خشخاش و افیون باد و هست
در جهان از لطف ایزد هیچ چیزت نیست کم
وز همه چیزیکه باشد عمرت افزون باد و هست
از گزند روزگار پیر بخت نو جوانت
دایم اندر عصمت دارای بیچون باد و هست
تا نباشد کار گردون را سر و پائی پدید
کار خصمت بی سر و پا همچو گردون باد و هست
تا بود سیماب و گوگرد ابتدای زر و سیم
دشمنت چو نسیم و زر در خاک مدفون باد و هست
تا کند از جان نثار حضرت میمون تو
با یسار ابن یمین از در موزون باد و هست
عمرت اندر کامرانی کم مباد از عمر نوح
مالت افزون تر بسی از مال قارون باد و هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خسروا ملک مبارک برتو میمون باد و هست
روزگار عالم آرایت همایون باد و هست
تا زمین و آسمان پر ذره و انجم بود
لشکرت از انجم و از ذره افزون باد و هست
رایت عالم گشایت جفت نصرت باد و هست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.