شمارهٔ ١۵۶ - وله ایضاً در مدح علاءالدین محمد وزیر و تعریف سرائی که نوبنیاد نهاده
دلا گر میل آن داری که خلد جاودان بینی
و گر باغ ارم خواهی که در عالم عیان بینی
نظر بهر تماشا را بر این عالی سرا افکن
که تا از غایت نزهت همین بینی همان بینی
سراها در جهان سازند و خود عادت چنین باشد
سرائی ساخت کس هرگز که اندر وی جهان بینی
از آنساعت که شد باز این در میمون بفیروزی
در او اقبال را بسته بفراشی میان بینی
فراز سطح ایوانش که با چرخست هم زانو
شبان تا روز کیوان را مسیر پاسبان بینی
همای اوج گردونرا که خورشیدست نام او
بزیر سایه سقفش نهاده آشیان بینی
ز عکس خشتهای صحن و صورتهای سقف او
فلک پر ماه و خوریابی زمین پر انس و جان بینی
هوایش معتدل زا نسان که در وی صورت بیجان
سخنگو وز گفتارش صدا را ترجمان بینی
ز روی خاصیت طبعش چنان صحت همی بخشد
که در وی جز نسیمی را عجب گر ناتوان بینی
مگر جنات عدنست این که چشم اندر فضای او
بهر جانب که بگشائی دری در بوستان بینی
چو خلقان جهانرا شد جنابش قبله حاجت
روان چون قبله سوی او هزاران کاروان بینی
زمینش را چو بسپارد وزیر عالم عادل
ز عز پایبوس او سر اندر آسمان بینی
وزیر عالم عادل علاءالدین محمد آن
که دائم رأی پیرش را قرین بخت جوان بینی
زعدل عالم آرایش نشاید گر عجب داری
که اندر حفظ بره گرگ را همچون شبان بینی
سرای کون را معمار چون عدلش بود زین پس
بسان بیت معمور از فساد اندر امان بینی
درین خرم سرا دائم بشادی باد تا جائی
که چون ابن یمین پیر سپهرش مدح خوان بینی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف یک مکان رویایی و بهشتی میپردازد که نماد عدالت و خوشبختی است. او میگوید اگر میخواهی به بهشت جاودان دست یابی، باید به این مکان که در دنیا قابل مشاهده است نظر بیفکنید، چرا که در اینجا جنات عدن و زیباییها را میتوان یافت. شاعر بر این نکته تأکید میکند که در این سرای عالی، عدالت و خوشبختی برقرار است و حاکمی عادل بر آن حکومت میکند. او همچنین به ویژگیهای طبیعی و روحانی این مکان اشاره میکند و آن را به تصویر میکشد. در نهایت، شاعر آرزو میکند که این سرای خوشبختی و عدالت همیشه برقرار باشد و بر شدت شادی و خوشحالی در آن بیفزاید.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر آرزوی دیدن بهشت جاودان را داری و اگر میخواهی باغ ارم را در این دنیا ببینی،
هوش مصنوعی: به تماشای این خانه زیبا بنگر که در آن نهایت زیبایی و دلچسبی را میتوانی ببینی.
هوش مصنوعی: انسانها در دنیا خانههایی میسازند و این عادت آنهاست، اما هیچکس خانهای نساخته که در آن بتوان جهانی را دید و تجربه کرد.
هوش مصنوعی: از آن لحظه که این در خوشیمن باز میشود، اقبال و سرنوشت خوب را در میانه میکشی و در آنجا فرصتهای خوبی را مشاهده میکنی.
هوش مصنوعی: بالای ایوانش که با آسمان همراستا است، شبان و روز را مانند پاسبانی در مسیر کیوان مشاهده میکنی.
هوش مصنوعی: اگر به نگاه بیندازید، در زیر سایهی سقفی که مشخص شده است، جایگاه اوج و بلندی را خواهید دید که خورشید نامیده میشود.
هوش مصنوعی: از تصویر مصالح و نماهای ساختمان او، آسمان پر از ماه و زمین مملو از محبت و زندگی را میتوان مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: هوای آن جا خوش و دلپذیر است، چنان که وقتی انسانی در آن جا حضور دارد که ظاهری بیجان دارد، اما از گفتارش میتوانی احساس و معنی را درک کنی.
هوش مصنوعی: او به خاطر ویژگیهای خاص خود، آنقدر انرژی و صحت به دیگران میبخشد که اگر کسی را ضعیف ببینی، تنها به خاطر این است که ممکن است بیشتر از یک نسیم را در وجودش حس نکنی.
هوش مصنوعی: آیا اینجا همان بهشت عدن نیست که هر کجا نگاه کنی، درهای زیبایی را به سوی باغی میبینی؟
هوش مصنوعی: وقتی که بزرگان و فرزانگان عالم به حضورش میرسند، او مانند قبلهای است که نیازهای مردم را برآورده میسازد. مثل قبلهای که کاروانهای بسیاری به سمت آن میآیند، انسانها نیز برای برطرف کردن نیازهایشان به سوی او میآیند.
هوش مصنوعی: وقتی که زمین به دست وزیر عادل سپرده شود، فرزندان او با افتخار به آسمان نگاه خواهند کرد.
هوش مصنوعی: علاءالدین محمد، وزیر دانشمند و عادل، همواره نظرات پیر خود را با سرنوشت جوانان همراه میبیند و به آن احترام میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر در عالم وجود، برقراری عدالت به درستی صورت نگیرد، تعجب نکن که در این وضعیت، گرگ را به جای شبان، در نقش حافظ بره ببینی.
هوش مصنوعی: معمار جهان، بر اساس عدالتش، این خانه را میسازد. بنابراین، مانند یک خانه آباد، از فساد و نابودی در امان خواهد بود.
هوش مصنوعی: در این خانه شاد و خوشحال باش تا جایی که مانند ابن یمین، شاعر معروف، به ستایش آسمان پیر بپردازی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
جهانی کاندرو هر دل که یابی پادشا یابی
جهانی کاندرو هر جان که بینی شادمان بینی
درو گر جامهای دوزی ز فضلش آستین یابی
[...]
عزیزا چند رنگارنگ این دور جهان بینی
ز دور چرخ در گیتی بهاران و خزان بینی
درین آفت سرا بودن هلاک جان و تن باشد
اگر گوئی به ترک آن نجات جاودان بینی
عروس عز دنیا را طلاقی ده بلا رجعت
[...]
بحکمتها قوی پر کن تو مر طاوس عرشی را
که تا زین دامگاه او را نشاط آشیان بینی
و گر زی حضرت قدسی خرامان گردی از عزت
ز دار الملک ربانی جنیبتها روان بینی
یکی بخرام در بستان که تا سرو روان بینی
دلت بگرفت در خانه برون آتا جهان بینی
چو رفتی سوی بستانها یکی بگذر به گورستان
که گورستان همی گوید بیا تا دوستان بینی
بسی بادام چشمانند به دام مرغ حیرانند
[...]
بیا تا عشرت آبادی چو خلد جاودان بینی
چه خلد جاودان کین را بسی خوشتر از آن بینی
خرد نپسندد ار خواند کسی خلدش ز بهر آنک
که تا گشتست این پیدا ز شرم آنرا نهان بینی
یکی هم میتوانش گفت خلد از روی اینمعنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.