چو از نشیمن قدسی بیمن طالع و فال
گشاد باز سفیده سفیده دم پر و بال
بتی بچهره چو آتش بلب چو آب حیات
درآمد از در من با هزار غنج و دلال
شکار مرغ دلم را فراز خرمن گل
کشیده دام ز زلف و نهاده دانه ز خال
شکر ز پسته خندان فشانده میلا میل
ز گریه دیده عشاق کرده مالامال
مرا چو دید سبک از پی بشارت خوش
گشاد پسته شکر شکن بحسن مقال
چه گفت گفت که اینک باوج برج شرف
رسید خسرو سیارگان بفرخ فال
بلطف گفتمش ای دلبر این چنین خبری
چنان بگوی که دانم که چیست صورتحال
جواب داد که خورشید را چه حاجت آنک
که دیده رنج کشد بهر دیدنش چو هلال
چو آفتاب یقین سایه بر جهان فکند
بقاء ظلمت شب صورتی بود ز محال
بلا به بار دگر گفتمش که رمز مگوی
نگر حقیقت احوال بی کلال و ملال
بناز گفت که دستور دین پناه رسید
بمستقر شرف با هزار جاه و جلال
سپهر مهر فتوت محیط مرکز جود
علاء دولت و دین سرور ستوده خصال
محمد بن محمد که در فنون هنر
کمال یافت کزو دور باد عین کمال
هنر پناه وزیری که هیچ باقی نیست
که نیست جمع در او از فضایل و افضال
چو نصب رایت رای منیر او کردند
رسید مملکت شاه اختران بزوال
گهی که موکب عزمش شتاب در گیرد
قضا چو مهره دود بی درنگ در دنبال
چو زین صفات بپرداخت گفت هین برخیز
کمر ببند چو دولت بعزم استقبال
نیاز و حاجت خود عرضه دار بی دهشت
که هست روی تو اکنون بقبله اقبال
چرا بخویشتن آخر روا همی داری
نشسته تشنه و عالم گرفته آب زلال
جواب دادم و گفتم ز رأی انور او
که سر غیب شناسد چه حاجتست سؤال
دوای ناله ابن یمین ز جور فلک
همین بس است که فرمایدش بلطف منال
جهان پناه وزیرا دعای دولت تو
مهم تر است ز تقریر کردن احوال
توئی خلاصه سال و مه ای جهان کرم
جهان بکام دلت باد تا بود مه و سال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ورود یک معشوق به زندگیاش سخن میگوید که با زیبایی و جذابیتش دل او را میرباید. معشوق به مانند خورشید radiant و سبب روشنایی و شادی است. شاعر به روساختن و شکوفایی عشق و هنر اشاره میکند و از وزیری به نام محمد بن محمد یاد میکند که در فنون و فضایل کمال یافته است. او به نیازها و خواستههای خود اشاره میکند و تأکید میکند که دعا و خواستهاش از معشوق و وزیری که به او پناه میدهد، مهمتر از بیان مشکلات و احوالات است. در نهایت، شاعر آرزو میکند که زندگیاش همچنان بارور و خوشبخت باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که از منزلت آسمانی و خوش شانسی و بخت باز میشود، پر و بال سفیدی به بیرون میآید.
هوش مصنوعی: چهرهات مانند آتش میدرخشد و با نرمی و لطافت همچون آب زندگی به درون من وارد شدی، با هزاران حرکت و ناز و کرشمه.
هوش مصنوعی: دل من به دلخواهی در جستجوی شکار است، به مانند پرندهای که در میان خوشههای گل دام فریبندهای از زلفهای زیبا گسترده شده است و دانهای از زیباییهای خال را در آن قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: شکر از پستهای خندان مانند باران میریزد، و عشق در چشمان عاشقان از گریه پر شده است.
هوش مصنوعی: وقتی مرا دید، با خوشحالی به جلو آمد و با نرمی و لطافت خبر خوشی را به من رساند. مانند پستهای که با شکفتن، شیرینی و زیبایی خود را نمایان میکند.
هوش مصنوعی: خسرو سیارگان به بالاترین نقطه قدرت و عظمت خود رسیده است و این لحظه برای او خوشیمن و خوشحالکننده است.
هوش مصنوعی: به او گفتم ای محبوب، این خبر را به گونهای بیان کن که من بفهمم چه وضعیتی پیش آمده است.
هوش مصنوعی: او پاسخ داد که خورشید نیازی به این ندارد که برای دیدن آن، چشمها رنج بکشند، مانند هلال ماه.
هوش مصنوعی: وقتی خورشید یقین بر زمین میتابد، سایهای از آن بر جهان گسترده میشود و تاریکی شب تنها دلیلی بر ناپایداری و غیرواقعی بودنش است.
هوش مصنوعی: دوباره به او گفتم که رازها را فاش نکن، زیرا واقعیتها بدون هیچ گونه نقص و مشکلی وجود دارند.
هوش مصنوعی: بناز گفت که فرماندهی دین با شکوه و عظمت به مکان خود رسید.
هوش مصنوعی: آسمان محبت و جوانمردی دور تا دور مرکز بخشش و بزرگواری است که مایه افتخار دولت و دین و سروری است که دارای ویژگیهای ستوده و نیکو است.
هوش مصنوعی: محمد بن محمد که در هنرها و مهارتها به اوج و کمال رسیده، دور از هر نقص و کمبودی باشد.
هوش مصنوعی: هنر پناهی است که وزیری در آن وجود ندارد و هیچ چیزی در او باقی نمانده است. او همه فضایل و خوبیها را در خود جمع کرده است.
هوش مصنوعی: زمانی که پرچم و نماد مقام او را بر پا کردند، کشور به دست شاهی افتاد که ستارههای درخشانش در حال افول بود.
هوش مصنوعی: هر گاه اراده و تصمیم او سرعت بگیرد، سرنوشت مانند دودی که بیمکث در حرکت است، به دنبال او خواهد بود.
هوش مصنوعی: با نگاهی به این ویژگیها و صفات، بگو که حالا باید بایستیم و خود را آماده کنیم، چون زمان آن رسیده که با اراده و پشتکار به استقبال موفقیت برویم.
هوش مصنوعی: هرچه نیاز و خواستهات است، بدون ترس و نگرانی بیان کن، زیرا اکنون وقت مناسب و دلخواهی است که به سوی تو مینگرد.
هوش مصنوعی: چرا با خودت اینطور رفتار میکنی که نشستهای، تشنه و در دنیای تاریکی محاصره شدهای، در حالی که آب زلال در دسترس است؟
هوش مصنوعی: جواب دادم و گفتم که با توجه به نظر او که به مسائل پنهان آگاه است، نیازی به پرسش نیست.
هوش مصنوعی: درد و رنج ابی یمین به خاطر سختیهای زندگی فقط این است که با مهربانی به او بگویند.
هوش مصنوعی: جهان نیازمند پناه و حمایت توست و دعای تو برای موفقیت از گفتن حال و احوال مهمتر است.
هوش مصنوعی: تو خود تجسم سال و ماهی، ای منبع کرم و مهر، امیدوارم زندگیات پر از خوبی و خوشی باشد تا همیشه سال و ماه در کنار تو باشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
تو را که میشنوی طاقت شنیدن نیست
مرا که میطلبم خود چگونه باشد حال؟
شکفت لاله تو زیغال بشکفان که همی
[...]
به سیصد و چهل و یک رسید نوبتِ سال
چهارشنبه و سه روز باقی از شوّال
بیامدم به جهان تا چه گویم و چه کنم
سرود گویم و شادی کنم به نعمت و مال
ستوروار بدینسان گذاشتم همه عمر
[...]
اگر کمال بجاه اندر است و جاه بمال
مرا ببین که ببینی کمال را بکمال
من آن کسم که بمن تا بحشر فخر کند
هر آنکه بر سر یک بیت من نویسد قال
همه کس از قبل نیستی فغان دارند
[...]
همیشه گفتمی اندر جهان به حسن و جمال
چو یار من نبود وین حدیث بود محال
من آنچه دعوی کردم محال بود و نبود
از آنکه چشم من او را ندیده بود همال
ز نیکویی که به چشم من آمدی همه وقت
[...]
ز نور قبۀ زرین آینه تمثال
زمین تفته فرو پوشد آتشین سر بال
فروغ چتر سپهری بیک درخشیدن
بسنگ زلزله اندر زند بگاه زوال
درر چو لاله شود لعل در دهان صدف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.