صَبا، حکایتِ زُلْفِ مرا پَریشان گُفْت
سیاهکاریِ شوریده باز نَتْوان گُفْت
خَطِ غُبار که تَعْلیقِ ثُلْثِ عارِضِ توست
مُحَقَّقَش بِتَوان نَسْخِ خَطِ رِیحان گُفْت
نسیم، طُرِّهیِ سُنْبُل، به هم برآمده یافت
مگر حکایتِ آن زُلْفِ عَنْبَراَفْشان گُفْت؟
به سُرْمِه، خاکِ دَرت، جوهری، بَرابَر کَرْد
کُجاست اَهْلِ بِصارَت که نیک، ارزان گُفْت؟
بَر آن سَرَم که گَر از دِل به جان رَسَد کارَم
دِلِ رمیده نخواهد به تَرْکِ جانان گُفْت
اگر مُرادِ تو از من، گُذَشْتَن از جان است
بیا! بیا! که دِلَم تَرْکِ صُحْبَتِ جان گُفْت
از آنچه بَر سَرِ من میرود زِ دَسْتِ فِراق
حِکایتیست مُحَقَّر که پیرِ کَنْعان گُفْت
ز اَهْلِ قافِلِه، پِنْهان کُجا شَوَد رازی
که دوش بر سرِ مَحْمِل، جَرَس به اَفْغان گُفْت؟
چو سیلِ دیدهیِ من دید اَبْرِ طوفانبار
سِرِشْکِ گَرْمِ مرا، رَشْکِ روزِ باران گُفْت
صبا، به داورِ دوران رِسان حِکایتِ من
که باد، واقِعِهیِ مور با سُلِیمان گُفْت
حَدیثِ «ابنِ حِسام» از شِکایَتِ اَصْحاب
حِکایتیست که یُوسُف ز جورِ اِخوان گُفْت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر در مورد زلف و دلش حرف میزند و از احساسات پیچیدهاش سخن میگوید. او به زیبایی و جذابیت زلف محبوبش اشاره دارد و از نرسیدن به او و غم فراقش ناله میکند. شاعر در نهایت میخواهد داستان عشق و رنجش را به محبوبش برساند و از کسی میخواهد که آن را به او منتقل کند. این شعر ترکیبی از عشق، جدایی و زیباییهای زندگی است که در قالب تشبیهات و استعارههای دلنشین بیان شده است.
هوش مصنوعی: نسیم به من خبر داد که زلف من به هم ریخته است، اما نمیتوان به خوبی از حال و هوای این آشفتگی سخن گفت.
هوش مصنوعی: خط ابری که به زیبایی و به شیوهای خاص نوشته شده، نشاندهندهای از ویژگیهای منحصر به فرد توست. اگر بخواهیم به حقیقت آن پی ببریم، میتوان گفت که این خط به اندازۀ خط خوش بوی گل ریحان ارزشمند است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که نسیم خوشی که از میان گلها و گیاهان عبور میکند، بوی خوشی را به ارمغان میآورد. اما این بوی خوش، تنها یادآور زیبایی و جذابیت زلفهای بازیگوش و جذاب است که تو را به یاد بهار و عشق میاندازد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به ارزش معنوی و باطنی چیزها دارد. شاعر به زیبایی و غنای چشمان و درک بصیرت اشاره میکند و میگوید که برخی افراد نمیتوانند ارزش واقعی چیزها را ببینند. او از خاک در و آستان معشوق به عنوان تصویری از شرافت و جواهرات درونی یاد میکند و اینطور بیان میکند که اهل درک و بینش باید بدانند که ارزشها همیشه در ظاهر نیستند و گاهی در چیزهای ساده و نامشهود پنهاناند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر از عمق دل به جانم آسیب برسد، دل نگران نخواهد بود که به معشوقش خداحافظی کند. به عبارت دیگر، عشق و وابستگی به محبوب برای او آنقدر عمیق و قوی است که حتی در شرایط سخت هم نمیتواند از او فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: اگر هدف تو از دوری و رها کردن من، دل کندن از جان است، پس بیا و دوباره به نزد من بازگرد، زیرا دلم از زنده بودن و بودن در کنار تو دل بریده است.
هوش مصنوعی: آنچه بر من میگذرد از درد دوری داستانی حقیر است که پیر کنعان (یعقوب) نیز از آن سخن گفته است.
هوش مصنوعی: رازهایی که در دل مردم یک گروه پنهان شدهاند، چگونه میتوانند خارج شوند، وقتی که شب گذشته صدای ناقوس در محمل به طور ناگهانی بر سر بلند شده و فریاد زده است؟
هوش مصنوعی: وقتی چشم من با سیل اشک پر شد، ابر طوفان سبکی باران مرا به یاد آورد و باعث حسادت من شد.
هوش مصنوعی: باد صبحگاهی به داور زمان داستان من را برسان، همانطور که باد واقعهای را به سلیمان گفت.
هوش مصنوعی: ابن حسام در داستانی از شکایت یاران و دوستانش سخن میگوید و به یاد یوسف اشاره میکند که از ظلم و ستم برادرانش شکایت کرده بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.