|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به زیبایی عشق و دلشکستگی اشاره دارد. او میگوید که بهشت برای عاشقان تنگ است و خارج از آن عشق، زندگی بیارزش و ننگین به نظر میآید. همچنین، وجود عشق در دوزخ هم دردآور است و بلایای آتشین در آنجا نیز رنگ و نوری از عشق نخواهند داشت. در کل، شاعر به عمق و سختی احساسات عاشقانه میپردازد.
هوش مصنوعی: عاشقان بهشتهای هشتگانه را کم میدانند و از هر چیزی که بدون تو باشد، خجالت میکشند.
هوش مصنوعی: در دوزخ، سنگی به دلیل تابش آتش، نوری بدون رنگ و بیروح تولید میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید
از حال بهشتیان مرا ننگ آید
ور بی تو به صحرای بهشتم خوانند
صحرای بهشت بر دلم تنگ آید
روزی که مرا وصل تو در چنگ آید
از حال بهشتیان مرا ننگ آید
روزی که مرا وصل تو در چنگ آید
از حال بهشتیان مرا ننگ آید
جائی که چنان خطّ سیه رنگ آید
شک نیست که پای حسن در سنگ آید
و آن را که میان! بود بدین باریکی
نادر نبود اگر قبا تنگ آید
صحرای جهان بی تو مرا تنگ آید
بی روی توَم جهان سیه رنگ آید
آن نشنیدی که در مثلها گویند
محنت زده را ز هر سویی سنگ آید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.