گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

رنگی از حسن تو در روی گل است

وز لب لعلت خیالی در مل است

از خیال نرگس جادوی تو

در چمن ها چشم نرگس بر گل است

از نسیم صبح کی بیرون رود

بوی گل کاندر دماغ بلبل است

از کمند عنبرین گیسوی تو

ملتهب کی دل شود، گر دلدل است

رحم کن بر خسرو، ار بشنیده ای

کز فغانش عالمی در غلغل است

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
عطار

سر عشقت مشکلی بس مشکل است

حیرت جان است و سودای دل است

عقل تا بوی می عشق تو یافت

دایما دیوانه‌ای لایعقل است

بر امید روی تو در کوی تو

[...]

مشاهدهٔ ۹ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
سعدی

پای سرو بوستانی در گِل است

سرو ما را پای معنی در دل است

هر که چشمش بر چنان روی اوفتاد

طالعش میمون و فالش مقبل است

نیکخواهانم نصیحت می‌کنند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه