از دست ظلم شمر ستمگر به کربلا
گریان شدند مؤمن و کافر به کربلا
هرگز کسی ندیده و نشنیده در جهان
جوری که شد به آل پیمبر به کربلا
پنداشتی قیامت کبری پدید گشت
کافتاده بود شورش محشر به کربلا
افغان العطش ز چه میرفت بر فلک
میبود اگر که ساقی کوثر به کربلا
خورشید منکسف شد و مه گشت منسخف
از شرم ظلم شمر بداختر به کربلا
بر نیزه رفت بس که سر سروران دین
طالع شد آفتاب ز هر سر به کربلا
مسدود بود راه نظر طایران تیر
از بس که میزدند همی پر به کربلا
مجنون شوم به حالت لیلا در آن زمان
کز کین شهید شد علی اکبر به کربلا
در بر کشید مشک خطان را ز بس همی
ز آنروی خاک گشته معطر به کربلا
یا رب به آه و نالهٔ دلهای دردناک
ما را نصیب کن که در آنجا شویم خاک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دست ظلم شمر ستمگر به کربلا
گریان شدند مؤمن و کافر به کربلا
هرگز کسی ندیده و نشنیده در جهان
جوری که شد به آل پیمبر به کربلا
پنداشتی قیامت کبری پدید گشت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.