گنجور

 
بلند اقبال

هزارن سلام وهزاران درود

ز ما بر رسول خدای ودود

امین خداوند رب جلیل

که بدخادم درگهش جبرئیل

گر او باعث خلق عالم نبود

کجا هستی از نیست رخ می نمود

قضا وقدر زو دو فرمانبرند

ملایک به درگاه او چاکرند

به روز جزا در حضور اله

کسی نیست جز او شفیع گناه

دلیلی است والشمس از روی وی

حدیثی است واللیل از موی وی

کسی را که ایزد بود مدح گو

کجا می توان دم زد از مدح او

الا ای رسول خداوندگار

ز لطفت چنان هستم امیدوار

که روز جزا در حضور اله

همه جرم من را شوی عذرخواه

الهی به احمد که هستت حبیب

ز فضلت مفرما مرا بی نصیب

بکن آن چه شایسته ذوالمن است

مکن بامن آنکو سزای من است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode